ڪاش میشد،
ڪاش میشد،
دستِ
آمدنت را گرفت
وپا گذاشت
بر رویِ
هرچـــــہ رفــــتن اســــت
آنوقت من وتو
در ڪنارِ هم
میخندیدیم، بہ آن هایی
ڪہ می گفتند
"هرآمدنی یڪ رفتن دارد"
دستِ
آمدنت را گرفت
وپا گذاشت
بر رویِ
هرچـــــہ رفــــتن اســــت
آنوقت من وتو
در ڪنارِ هم
میخندیدیم، بہ آن هایی
ڪہ می گفتند
"هرآمدنی یڪ رفتن دارد"
۵۰۶
۱۱ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.