اش میشد

ڪاش میشد،
دستِ
آمدنت را گرفت
وپا گذاشت
بر رویِ
هرچـــــہ رفــــتن اســــت
آنوقت من وتو
در ڪنارِ هم
میخندیدیم، بہ آن هایی
ڪہ می گفتند
"هرآمدنی یڪ رفتن دارد"
دیدگاه ها (۲)

اگه ڪسی رو دوست داری، فقط بهش بگواندازه تمــــــــــــــ ـام...

دڸ ڪہ‌رنجید از کسی خرسند ڪردڹ مشڪڸ استشیشہ بشڪستہ را پیوند ڪ...

ﺑﺎﯾﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﺭﻓﺖ، ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﻡ که حتی‌روزی دلش برﺍی صدایقدﻣﻬﺎﯾﺖ،ﺗ...

دلم تنگه "دلم گرفته" ازدست خودم نه از زمونه یاشخص خاصی* خوآه...

☆روزی عادی در مدرسه ای..☆☆مثل روز های دیگر مدرسه معلم داشت د...

پارت : ۳۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط