هرچه کردی به دلم باز تو را بخشیدم
هرچه کردی به دلم باز تو را بخشیدم
با زبان زخم زدی، دشنه زدی، خندیدم
معنی تک تک رفتار تو را میفهمم
ساده لوحیست بگویم که نمیفهمیدم
بسته بودم لب از آن درد و از آن بی مهری
تو جفا کردی و من هیچ نمیپرسیدم
عاقبت سرد شدم، خسته شدم، یخ کردم
مثل خورشید، غروبی که نمیتابیدم
اشکهای دل من از تو و جور تو نبود
بلکه از سادگی قلب خودم رنجیدم
برو ای دوست، برو، از تو گذشتم، خوش باش
برو ای یار که من جور تو را بخشیدم...
دوتا زانوی این پیدا بود حذفش کردن واقعا متاسفم 🤣🤣🤣
با زبان زخم زدی، دشنه زدی، خندیدم
معنی تک تک رفتار تو را میفهمم
ساده لوحیست بگویم که نمیفهمیدم
بسته بودم لب از آن درد و از آن بی مهری
تو جفا کردی و من هیچ نمیپرسیدم
عاقبت سرد شدم، خسته شدم، یخ کردم
مثل خورشید، غروبی که نمیتابیدم
اشکهای دل من از تو و جور تو نبود
بلکه از سادگی قلب خودم رنجیدم
برو ای دوست، برو، از تو گذشتم، خوش باش
برو ای یار که من جور تو را بخشیدم...
دوتا زانوی این پیدا بود حذفش کردن واقعا متاسفم 🤣🤣🤣
۱۷.۴k
۱۳ آبان ۱۴۰۱