همه وسایل را عوض کردم

همه وسایل را عوض کردم
تخت را
کمد را
قفل در را حتی ..!
ولی شالگردن "مردانه" ای که بوی "عطر زنانه" میدهد،همچنان روی جا لباسی کنار در،خودش را بغل کرده؛
روز آخر نفس ات از "جای گرم" بلند می شد
شال گردن احتیاج نداشتی
جاگذاشتی اش ..!
دیدگاه ها (۱)

هم‌صحبتی وبوس و کنارت همه‌گو هیچمن از تو نباید خبری داشته با...

دلمیک اتفاق می خواهدیـک تماس نـا آشنابـا بی مـیلی تمام جواب ...

باید صحبت کنیمخیلی جدیچشم توی چشم !باید بگویم دوستت دارم ..د...

نشسته ام در کافه ی همیشگیِمان ،و جرعه جرعه مینوشمتلخیِ نداشت...

رمان عشق و نفرت جنبه ندارید لطفاً نخونیدپارت۸ویو ات : ما رفت...

پارت ۳۰جیمین وقتی التماس ات رو میشنوه دست از کارت بر میداره ...

جیمین فیک زندگی پارت ۶۰#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط