من اگر میدانستم زندگی دایرهایست که باید در آن چرخید و ر

من اگر می‌دانستم زندگی دایره‌ایست که باید در آن چرخید و رقصید و کامی از لذت‌هایش گرفت،
هرگز نه می‌جنگیدم
و نه کسی را از خود می‌رنجاندم و نه به هر اتفاق خوب، با تردید نگاه می‌کردم.
و شعور را مثل نان،
جزء جدانشدنیِ رفتارم می‌دانستم و کمی به خودم و آدم‌های زندگی‌م فضا می‌دادم تا آزادانه دقیقه‌های بودن‌شان را آنطور که دل‌شان می‌خواهد زندگی کنند...
نه آنطور که من می‌خواهم.
و بطور قطع به آن‌هایی که درگیر حسد و بخل و کینه‌ بودند،
اجازه‌ی حضور در زندگی‌م را نمی‌دادم.
من اگر می‌دانستم زندگی آفرینشِ فضایی سرخوشانه از بودن است،
به تمام بایدها پشت می‌کردم و رها می‌شدم.
رها و رها و رها...
دیدگاه ها (۱)

میدونی رفیقنمیخوام اَدای آدم بزرگا رو در بیارم یا بگم من از ...

به او گفته بودم نه... گفته بودم نمی‌توانم!نمی‌توانم کسی را د...

هر آدمی میاد تو زندگیمون ،یه جایی برای خودش باز میکنهحتی برا...

اکنون که در رگ هایم جاری شدی دیگر تیغ هم دلش نمیخواهد بر پوس...

من اگر می‌دانستم زندگی دایره‌ایست که باید در آن چرخید و رقصی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط