𝑾𝒉𝒆𝒏 𝒚𝒐𝒖 𝒃𝒆𝒄𝒐𝒎𝒆 𝒕𝒉𝒆 𝒎𝒊𝒔𝒕𝒓𝒆𝒔𝒔 𝒐𝒇 𝒕𝒉𝒆 𝒃𝒊𝒈𝒈𝒆𝒔𝒕 𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂 𝒃𝒐𝒔𝒔...
𝑾𝒉𝒆𝒏 𝒚𝒐𝒖 𝒃𝒆𝒄𝒐𝒎𝒆 𝒕𝒉𝒆 𝒎𝒊𝒔𝒕𝒓𝒆𝒔𝒔 𝒐𝒇 𝒕𝒉𝒆 𝒃𝒊𝒈𝒈𝒆𝒔𝒕 𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂 𝒃𝒐𝒔𝒔...
وقتی میشی معشوقه بزرگترین ارباب مافیا...
فصل 2
پارت 7
این پارتو وقتی ک داشتم میرفتم مدرسه نوشتم🚶♀️
ببینین ادمین به این خوبی دارین قدرمو بدونین😂
جیمین:....
تهیونگ:خدافظ
بعد اینکه تهیونگ رفت ا.تم پشتش از خونه خارج شد!
تهیونگ:فک نمیکنی نباید بهش میگفتی؟
ا.ت:چرا نمیگفتم؟
تهیونگ:چون هیشکی از پشت نقابت خبر نداره الا اگ جیمین به همه بگ ک ت کی هستی برات بد تموم میشه
ا.ت: میدونم دیگه نمیتونم آزادانه زندگی کنم و هر کار دوست دارم انجام بدم
اونا دیر یا زود میفهمیدن!
تهیونگ:میگم..
ات:چی؟
تهیونگ:واقعا تو جیمینو دیگ دوست نداری؟
ا.ت: با اونهمه شکنجه بنظرت هنوز دوسش دارم؟
قبلا خیلی احمق بودم
شاید معنی مافیا رو کمی میدونستم!
اما معنی ارباب و بعد اونهمه شکنجه فهمیدم!!
تهیونگ:اما...
ا.ت:خب دیگ بسه بریم ب سمت بستی فروشییییی
تهیونگ:هنوز مثل بچه هایی با اینکه اینهمه سختی کشیدی!
فلش بک وقتی ک تو بیمارستان ا.ت و ته داشتن حرف میزدن
ا.ت:تهیونگ ازست یه کاری میخوام انجام بدی
لطفا
تهیونگ:بگو چ کاری
ا.ت:قول بده انجام بدی بعد
تهیونگ:باشه قول
ا.ت:و همینطور قول بده به کسی نگی!
تهیونگ:اوفففف باشه قوله قوله قولللل
ا.ت:باشه بابا
میخوام کاری کنی به نظر مرده بیام تا از اینجا فرار کنم!
تهیونگ:چیییی اما...
ات:اما و اگر نداریم تو قول دادی
تهیونگ:ا.ت
ات:قول دادییی
تهیونگ:باشه
(بعد جیمین اومد داخل و..)
بقیه ک چجوری ا.ت شد مافیا و... برا پارت بعد
لایک 60
کامنت 500
وقتی میشی معشوقه بزرگترین ارباب مافیا...
فصل 2
پارت 7
این پارتو وقتی ک داشتم میرفتم مدرسه نوشتم🚶♀️
ببینین ادمین به این خوبی دارین قدرمو بدونین😂
جیمین:....
تهیونگ:خدافظ
بعد اینکه تهیونگ رفت ا.تم پشتش از خونه خارج شد!
تهیونگ:فک نمیکنی نباید بهش میگفتی؟
ا.ت:چرا نمیگفتم؟
تهیونگ:چون هیشکی از پشت نقابت خبر نداره الا اگ جیمین به همه بگ ک ت کی هستی برات بد تموم میشه
ا.ت: میدونم دیگه نمیتونم آزادانه زندگی کنم و هر کار دوست دارم انجام بدم
اونا دیر یا زود میفهمیدن!
تهیونگ:میگم..
ات:چی؟
تهیونگ:واقعا تو جیمینو دیگ دوست نداری؟
ا.ت: با اونهمه شکنجه بنظرت هنوز دوسش دارم؟
قبلا خیلی احمق بودم
شاید معنی مافیا رو کمی میدونستم!
اما معنی ارباب و بعد اونهمه شکنجه فهمیدم!!
تهیونگ:اما...
ا.ت:خب دیگ بسه بریم ب سمت بستی فروشییییی
تهیونگ:هنوز مثل بچه هایی با اینکه اینهمه سختی کشیدی!
فلش بک وقتی ک تو بیمارستان ا.ت و ته داشتن حرف میزدن
ا.ت:تهیونگ ازست یه کاری میخوام انجام بدی
لطفا
تهیونگ:بگو چ کاری
ا.ت:قول بده انجام بدی بعد
تهیونگ:باشه قول
ا.ت:و همینطور قول بده به کسی نگی!
تهیونگ:اوفففف باشه قوله قوله قولللل
ا.ت:باشه بابا
میخوام کاری کنی به نظر مرده بیام تا از اینجا فرار کنم!
تهیونگ:چیییی اما...
ات:اما و اگر نداریم تو قول دادی
تهیونگ:ا.ت
ات:قول دادییی
تهیونگ:باشه
(بعد جیمین اومد داخل و..)
بقیه ک چجوری ا.ت شد مافیا و... برا پارت بعد
لایک 60
کامنت 500
۶۵.۵k
۱۸ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.