پارت

پارت 13
انچه گذشت: منم اتم خوشبختم

ویو ات
داشتم باهاشون حرف میزدم که دیدم جیهوپ و کوک امدن خیلی خوشحال شدم و فقط دو نفر نیومده بودن درسته سوها و هانی همین طور داشتم منتظرشون بودم که امدن رفتم و محکم بغلشون کردم

ات: سلام خرای من چقدر دلم براتون تنگ شده پدرصگااا(خوشحال)
سوها: منم دلم تنگ شده بود گاو (خوشحال)
هانی: یه بار دیگه قیبت بزنه جرت میدم گاو (خوشحال)
کوک: اهم اهم..ات نمیخوای اینارو معرفی کنی (حالت تعجب)
ات: عه خوب
سوها: سلام من سوها هستم خوشبختم (مهربون)
هانی:منم هانی هستم خوشبختم
ات: سوها و هانی دوستای منن (لبخند)
همه ی اعضا: سلام

ویو کوک
خب عشق در نگاه اول و تجربه کردم فکر کنم عاشق سوها شدم دقیقاً تایپ منه باورم نمیشه منی که به هیچ دختری پانمیدادم الان عشق در نگاه اول و تجربه کردم ووووووففففف

نارنگی ها ببخشید کم بود جای بدیم نمیتونم زیاد بنویسم 🥺🙂🙂
دیدگاه ها (۹)

توت فرنگی ها اینبار ببینید کوک چیکارتونه خودم داداشم یعنی من...

پارت ۱۴انچه گذشت:منی که به هیچ دختری پانمیدادم الان عشق در ن...

اینم ادامش دیگه می‌سپارم به شانستون 🤣🤣🤣🤣🤣

نارنگی ها ببینید نامی چیکارتونه خودم شوهرم هووووووو بلخره شا...

رمان عشق چیز خوبیه پارت ۸ وسایل رو چیدم که زنگ خونه خورد رفت...

آبنبات تلخ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط