^قسمت دوم^توت فرنگی کوچولوی من*
^قسمت دوم^توت فرنگی کوچولوی من*
معلم:نکنه بچه کتکت زده
یونگی:چی؟ چرا بچه ببخشید حالتون خوبه؟
معلم:خوب از تو بهترم وایسا دفترت کو؟
یونگی:عا....اها الان میارم
یونگی:گیهوم میگم چرا معلم اینقدر اسکل شده؟
گیهوم:چمیدونم حالا تو کارتو کن
یونگی:تیاباصننثحسگثمجثکیحبنزنمبمبگ
گیهوم:باز چیشده؟
_جونگ یو وون خیلی کیوت شدههههه
گیهوم:ارهههه راس میگیییییییییییی نکنه میخوای مثه توت فرنگی بخوریش؟
یونگی:یکم داری دارک میشی گیهوم
تو راه خونه*....
ویو:ما رفتیم سوپر مارکتو نوشیدنی گرفتیم بعد مستقیم رفتیم خونه گرفتیم کپیدیم که
شینوکا به گیهوم زنگ زد و گف جونگ یو وون شماره یونگی رو میخواد
یونگی: واقعننننن گیهوم
گیهوم:ع ساکت داره حرف میزنه
یونگی: ع باشه
گیهوم شماره یونگی رو بهش داد
جونگ یو وون: عا بزا به شمارش زنگ بزنم
یونگی:ع زنگ زددد
جونگ یو وون: سلام
یونگی:عاااا سلا عا اره اره سلام
جونگ یو وون:خوب بهتره هم دیگرو ببینیم
فردا شب چون پنج شنبس کافه نینجونگ بازه بیا اونجا تقریبا ساعت ۱۲نیم
یونگی:باشه باشه چشم
ویو: یونگی گوشیرو قطع کرد
فردا شبش*....
ویو: یونگی یه لباس خوشکل کیوت با طرح توت فرنگی پوشید و رف کافه
کافه*
یونگی: عا فک کنم دیر اومدم😂
جونگ یو وون: یونگی من باید یچیزی بگم
ذهن یونگی:عا یعنی میخواد بگه دوست دارممممم
جونگ یو وون:من با یکی تو رابطه بودم اون بهم خیانت کرد از اون مقه دیگه از دخترا متنفر شدم ولی وقتی اشک توی چشماتو دیدم نظرم عوض شد الان خیلی خیلی احساس افسردگی دارم
یونگی: خوب عا بیا بیشتر همو ببینیم
گارسون: سلام خوشاومدید چه چیزی میخواین؟
یونگی:شیک توت فرنگی
جونگ یو وون: اب یخ
یونگی: چرا اب یخ؟
جونگ یو وون:.......
این قسمتم تموم شد
معلم:نکنه بچه کتکت زده
یونگی:چی؟ چرا بچه ببخشید حالتون خوبه؟
معلم:خوب از تو بهترم وایسا دفترت کو؟
یونگی:عا....اها الان میارم
یونگی:گیهوم میگم چرا معلم اینقدر اسکل شده؟
گیهوم:چمیدونم حالا تو کارتو کن
یونگی:تیاباصننثحسگثمجثکیحبنزنمبمبگ
گیهوم:باز چیشده؟
_جونگ یو وون خیلی کیوت شدههههه
گیهوم:ارهههه راس میگیییییییییییی نکنه میخوای مثه توت فرنگی بخوریش؟
یونگی:یکم داری دارک میشی گیهوم
تو راه خونه*....
ویو:ما رفتیم سوپر مارکتو نوشیدنی گرفتیم بعد مستقیم رفتیم خونه گرفتیم کپیدیم که
شینوکا به گیهوم زنگ زد و گف جونگ یو وون شماره یونگی رو میخواد
یونگی: واقعننننن گیهوم
گیهوم:ع ساکت داره حرف میزنه
یونگی: ع باشه
گیهوم شماره یونگی رو بهش داد
جونگ یو وون: عا بزا به شمارش زنگ بزنم
یونگی:ع زنگ زددد
جونگ یو وون: سلام
یونگی:عاااا سلا عا اره اره سلام
جونگ یو وون:خوب بهتره هم دیگرو ببینیم
فردا شب چون پنج شنبس کافه نینجونگ بازه بیا اونجا تقریبا ساعت ۱۲نیم
یونگی:باشه باشه چشم
ویو: یونگی گوشیرو قطع کرد
فردا شبش*....
ویو: یونگی یه لباس خوشکل کیوت با طرح توت فرنگی پوشید و رف کافه
کافه*
یونگی: عا فک کنم دیر اومدم😂
جونگ یو وون: یونگی من باید یچیزی بگم
ذهن یونگی:عا یعنی میخواد بگه دوست دارممممم
جونگ یو وون:من با یکی تو رابطه بودم اون بهم خیانت کرد از اون مقه دیگه از دخترا متنفر شدم ولی وقتی اشک توی چشماتو دیدم نظرم عوض شد الان خیلی خیلی احساس افسردگی دارم
یونگی: خوب عا بیا بیشتر همو ببینیم
گارسون: سلام خوشاومدید چه چیزی میخواین؟
یونگی:شیک توت فرنگی
جونگ یو وون: اب یخ
یونگی: چرا اب یخ؟
جونگ یو وون:.......
این قسمتم تموم شد
۳.۶k
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.