دل

دل،
پرستوی مهاجریست
که با بهار چشمانت
در فصل دلتنگی
از سرزمین تنهایی
با امید آغاز فصلی نو
به بیشه زار آغوشت
مهاجرت کرده است...
دیدگاه ها (۳)

ر یک روز خزان پاییزی پرستویی را در حال مهاجرت دیدم به او گفت...

پسران امروز :کار میکنم تاپول و خانه و ماشین داشته باشم تا ب...

پرستویی که به فکر مهاجرت هست از ویرانی آشیانه نمی هراسد

تنها یک پرستوی مهاجرجدا مانده بوداز تمام قبیله اش...عاشق پای...

فرزانه متولی

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط