بلدم ناز کشیدن بلدی ناز کنی

بلدم ناز کشیدن، بلدی ناز کنی؟
بلدی حال دلم را تو کمی ساز کنی؟

بلدی عشوه کنی، غمزه کنی، دل ببری؟
بلدی رقص کنان، تن همه طناز کنی؟

بلدی کف بزنی، ساز و نی و دف بزنی؟
چو قناری بلدی چهچه و آواز کنی؟

به دلم می کشم از طرحِ نگاهت غزلی
بلدی با نگهت در دلم اعجاز کنی؟

غزلی از تپش این دلِ خود ساخته ام
بلدی عشق مرا در دلِ خود راز کنی؟

دل من سوی تو پر زد، پر و بالش مشکن
بلدی با دل من یکسره پرواز کنی؟



بلدی خط بکشی اسم رقیبانِ مرا؟
بلدی تا به ابد، عشقِ نو آغاز کنی؟

بلدم دل بستانم، بلدی دل بدهی؟
دیدگاه ها (۲)

همیشهپر از "مهربانی" میمانمحتی اگر هیچ کسقدر مهربانیم را ندا...

آرام جانم میشوی .پشت وپناهم میشوی؟من خسته ازبی مهریم!تومهربا...

معتقد بودم همانندش در این دنیا نبودبرخلاف اعتقادم بود، بی هم...

ﭘﺎﺳﯽ ﺍﺯ ﺷﺐ ﺭﻓﺖ ﻭﻗﺘﺶ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺗﺎﺑﺖ ﮐﻨﻢﺁﻣﺪﻡ ﺑﺎ ﺷﻌﺮ ﻫﺎﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﺪ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط