آرام جانم میشوی پشت وپناهم میشوی

آرام جانم میشوی .پشت وپناهم میشوی؟
من خسته ازبی مهریم!تومهربانم میشوی؟

درمن نمانده ذره ای .ازحس خوب عاشقی!
توضامن آزادی از! رنج و عذابم میشوی؟

قلبم گواهی میدهد؛ هم مهربان هم لایقی!
آیاتوهم رویای من!فکر و خیالم میشوی؟

من سخت بیمارم ولی! محتاج دارو نیستم!
آیا پرستار تب و درد و عذابم میشوی؟

من هرشب از بهر رخت! هذیان به لب دارم همی!
آیا تو در بیداریم! ورد زبانم میشوی؟

تاریکی و ظلمت مرا در دام خود کرده اسیر!
آیا چراغ روشن ! شبهای تارم میشوی؟

سیمین تنی شکر لبی!افتاده در دامت دلم!
من عاشقی دلداده ام! جانا شکارم میشوی؟

فصل نبودنهای تو ! #فصل_خزان است ای دریغ!
آیا به وصل دوستی! معشوقه من میشوی؟؟؟
دیدگاه ها (۱)

بی تو مهتاب شبی در بغل پنجره مُردم و خودم را به غم انگیز تری...

خوش به حال من و دریا و غروب و خورشیدو چه بی‌ذوق جهانی که مرا...

همیشهپر از "مهربانی" میمانمحتی اگر هیچ کسقدر مهربانیم را ندا...

بلدم ناز کشیدن، بلدی ناز کنی؟بلدی حال دلم را تو کمی ساز کنی؟...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط