سادهدلانه گمان میکردم
سادهدلانه گمان میکردم
تو را در پشت سر رها خواهم کرد ...
در چمدانی که باز کردم
تو بودی.....
هر پیراهنی که پوشیدم
عطرِ تو را با خود داشت ...
و تمام روزنامههای جهان عکس تو را چاپ کرده بودند
به تماشای هر نمایشی رفتم
تو را در صندلی کنار خود دیدم....
هر عطری که خریدم
تو مالک آن شدی ....
پس کی؟
بگو کی از حضور تو رها میشوم
مسافر همیشه همسفر من...؟
تو را در پشت سر رها خواهم کرد ...
در چمدانی که باز کردم
تو بودی.....
هر پیراهنی که پوشیدم
عطرِ تو را با خود داشت ...
و تمام روزنامههای جهان عکس تو را چاپ کرده بودند
به تماشای هر نمایشی رفتم
تو را در صندلی کنار خود دیدم....
هر عطری که خریدم
تو مالک آن شدی ....
پس کی؟
بگو کی از حضور تو رها میشوم
مسافر همیشه همسفر من...؟
- ۱.۲k
- ۱۸ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط