رویای من p⁹
تا یه صدایی شنیدم
-لیا شی بلند شو
صدای جونگ کوم بود. بعد از ظهر شده بود و باید میرفتم
+ممنون من باید برم خدافظ
و بدون توجه بهش از کنارش رد شدم
صدای آرومی که معلوم بود دلخور شده گفت
-خدافظ
و از گالری دور شدم
رفتم خونه تو یه اتاق کوچیک که در و دیوارش از شیشه بود و تو حیاط عمارت بود و مخصوص نقاشی من بود. باید بگم غیر کلاس پیانو نقاشی هم میرم. قلمو گرفتم دستم و با رنگ آبی شروع کردم
فقط داشتم رنگ میریختم نمیدونستم دارم چی میکشم. به فکر فرو رفتم
چرا هیشکی منو درک نمیکنه؟ چرا باید مادرم میرفت؟چرا باید انقد عذاب بکشم؟ چرا تنهاترینم؟چرا همه باید منو مسخره کنند؟چرا هیشکی حس منو نداره؟ البته به غیر از...
یه آدم تنها تو یه شهر شلوغ
به خودم اومدم دیدم کل صفحه رو رنگ آبی گرفته
قلمو پرت کردم و کاغذ رو پاره پاره کردم. هیچی آرومم نمیکرد جز..
why am i here ?
Why should I be human?
If I were a stone
I was not worried about losing the others
Because I had no one to lose But...
I didn't choose what to be
But I choose who to be...
چرا باید اینجا باشم؟
چرا باید یه آدم باشم؟
اگه یه سنگ بودم
نگران از دست دادن بقیه نبودم
چون کسیو برای از دست دادن نداشتم
من انتخاب نکردم چی باشم
اما من انتخاب میکنم کی باشم
و آروم تر شدم
موسیقی منو همیشه آروم میکنه!
پرش به فردا
بلخره اون روز مسخره تموم شد امروز میخوام پر انرژی باشم
دویدم سمت کمدم و لباسمو انتخاب کردم و پوشیدم برم کلاس نقاشی
وقتی رسیدم
-خوب لیا ببینم برای تورو
+چی مو؟
-نقاشیتو؟
+واییییییی(جیغ)
-چ...چیشد؟
+یادم رفتتتت
-خیله خوب دارم برات
بسم الله خدایا قول میدم نمازم قضا نشه فقط کمک😱
-برای فردا بیارش
+اوخیش
-چی گفتی
+گفتم اها باش
-اهان(با شک)
و رفتم خونه
+خدمتکار
-بله
+گشنمه زود یه چیزی بده بخورم برم دانشگاه
-بله حتما
اون چیزی که خودمم نمیدونم چی بود رو خوردم و رفتم لباس دانشگاهمو بپوشم
رسیدم و رفتم تو
دانشگاه تموم شد و خواستم بیام بیرون که..
وای نه!!
دوباره کیارا و دارو دستش اونا همیشه به بقیه میخندن و مسخرشون میکنن اذیتشون میکنن
-سلام لیا
+باز چی شده
-سلام بلد نیستی
+نه شما بلدی
کیفمو گرفتن و داشتن اذیتم میکردن اونیکی از موهام گرفته بود و نمیذاشت در برم اسمش فک کنم امیلی بود
کیفمو کتاباشو ور داشتن و پخش زمین کردن و شروع کردن به کندن بعضی صفحاتش تا اینکه...
-لیا شی بلند شو
صدای جونگ کوم بود. بعد از ظهر شده بود و باید میرفتم
+ممنون من باید برم خدافظ
و بدون توجه بهش از کنارش رد شدم
صدای آرومی که معلوم بود دلخور شده گفت
-خدافظ
و از گالری دور شدم
رفتم خونه تو یه اتاق کوچیک که در و دیوارش از شیشه بود و تو حیاط عمارت بود و مخصوص نقاشی من بود. باید بگم غیر کلاس پیانو نقاشی هم میرم. قلمو گرفتم دستم و با رنگ آبی شروع کردم
فقط داشتم رنگ میریختم نمیدونستم دارم چی میکشم. به فکر فرو رفتم
چرا هیشکی منو درک نمیکنه؟ چرا باید مادرم میرفت؟چرا باید انقد عذاب بکشم؟ چرا تنهاترینم؟چرا همه باید منو مسخره کنند؟چرا هیشکی حس منو نداره؟ البته به غیر از...
یه آدم تنها تو یه شهر شلوغ
به خودم اومدم دیدم کل صفحه رو رنگ آبی گرفته
قلمو پرت کردم و کاغذ رو پاره پاره کردم. هیچی آرومم نمیکرد جز..
why am i here ?
Why should I be human?
If I were a stone
I was not worried about losing the others
Because I had no one to lose But...
I didn't choose what to be
But I choose who to be...
چرا باید اینجا باشم؟
چرا باید یه آدم باشم؟
اگه یه سنگ بودم
نگران از دست دادن بقیه نبودم
چون کسیو برای از دست دادن نداشتم
من انتخاب نکردم چی باشم
اما من انتخاب میکنم کی باشم
و آروم تر شدم
موسیقی منو همیشه آروم میکنه!
پرش به فردا
بلخره اون روز مسخره تموم شد امروز میخوام پر انرژی باشم
دویدم سمت کمدم و لباسمو انتخاب کردم و پوشیدم برم کلاس نقاشی
وقتی رسیدم
-خوب لیا ببینم برای تورو
+چی مو؟
-نقاشیتو؟
+واییییییی(جیغ)
-چ...چیشد؟
+یادم رفتتتت
-خیله خوب دارم برات
بسم الله خدایا قول میدم نمازم قضا نشه فقط کمک😱
-برای فردا بیارش
+اوخیش
-چی گفتی
+گفتم اها باش
-اهان(با شک)
و رفتم خونه
+خدمتکار
-بله
+گشنمه زود یه چیزی بده بخورم برم دانشگاه
-بله حتما
اون چیزی که خودمم نمیدونم چی بود رو خوردم و رفتم لباس دانشگاهمو بپوشم
رسیدم و رفتم تو
دانشگاه تموم شد و خواستم بیام بیرون که..
وای نه!!
دوباره کیارا و دارو دستش اونا همیشه به بقیه میخندن و مسخرشون میکنن اذیتشون میکنن
-سلام لیا
+باز چی شده
-سلام بلد نیستی
+نه شما بلدی
کیفمو گرفتن و داشتن اذیتم میکردن اونیکی از موهام گرفته بود و نمیذاشت در برم اسمش فک کنم امیلی بود
کیفمو کتاباشو ور داشتن و پخش زمین کردن و شروع کردن به کندن بعضی صفحاتش تا اینکه...
۵.۲k
۰۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.