پارت چهلو دو

پارت چهلو دو

اونکیس:آرع فداتشم ت آماده شو خودم میرسونمت

باشع پس من رفتم

رفتم اتاق و لباس پوشیدم
راستیتش چون پس فردا تولدم بود خواستم برم خونه تا بعدا با لنا بریم خرید لباس

رفتم طبقه پایین

خب بریم

اونیکس :آرع

رفتیم و سوار شدم

داشتیم میرفتیم که
اونیکس گف

من چی بپوشم؟

منظورت چیع؟

اونیکس:فک کردی نمیدونم پس فردا تولدته؟مگه میشه یادم برع !خواستم منتظر باشم ببینم کی دعوت میکنی یا اصلا میخواستی مثل بقیه یروز موندع به تولد دعوتم کنی؟

میدونستی

اونیکیس:آرع نفسم

نمیدونم!راستش امروز قرار بود با لنا بریم خرید توام بیا واست انتخاب کنم

اونیکس:باش هر وقت رفتید بم بگو بیام دنبالت

باش


خب رسیدیم من برم

اونیکس:باشع ولی یه چیزی

چی؟

اومدو پیشونیمو بوسید

همم

اونیکس:مراقب باش نفسم هر وق رفتین بم زنگ بزن

باشع خدافظ

اونیکس:خدافظ قلبم
دیدگاه ها (۰)

پارت چهلو سهرفتم خونه و زنگ زدم به لنا..الو؟لنا:سلام خوبیمرس...

پارت چهلو چهاریه جوری حاضر شدم انگار میرم جنگخب حالا چی درست...

واسع امشب ده تا پارت نوشتمو اینکه فردا هیچجوره نمیتونم فعالی...

پارت چهلو یکصبح**اونیکس:بیدار شدم و ماری هنوز خواب بود پیشو...

پارت چهلو پنجاونکیس اومد و رفتم سوار شدمسلام خوبیاونیکس:سلام...

پارت هجدهمسلام خوبی لنا:آره خوبم فداتشم کجا بریم؟عا هر جا تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط