رویای من p⁷
بلخره جشن تموم شد و نوبت به کادوها رسید
اول کادوی آنا رو باز کردم
یه ساعت بود که معلوم بود گرون هم خریده مشکی بود و خیلی خوشگل بود دقیقا همون چیزی که خیلی دوست دارم
+ممنون آناااا کادوی خیلییی قشنگیه
-میدونم قشنگه
+میگم تو حتی تو روز تولدمم کرم میریزی نگو نه
خندید و ازش تشکر کردم
کادوی پدرم رو باز کردم
چند دست لباس بیرونی شیک خریده بود همراه با چند جفت کتونی و کفش که باهاشون ست کنم
کادوی همرو باز کردم و از همه تشکر کردم تا به آخرین کادو رسید. اسم نداشت
چه ستی. ست طلای جواهرش خیلی قشنگ بود دلم میخواست بدونم برای کیه؟
+آنا میدونی این مال کیه؟
-طبق محاسباتم اگه بخوام اونم حساب کنم صبر کن!! ۸۹ درصد و پنج دهم درصد مال جونگ کوکه
+واییی آره اما چرا اسم نداره؟
-شاید یادش رفته
+ولی من فهمیدم مال اونه همیشه نابغه بودم
-بعله الان من داشتم قصه تعریف میکردم آخه
و هردو خندیدیم. واقعا قشنگ بود اما چون اون خریده بود دوسش نداشتم. درسته خوب آدمو درک میکنه حتی همین چند دقیقه پیش تو حیاط تالار؛ اما من خوشم نمیاد ازش
بعد جشن قرار شد با آنا قرار بذاریم برای خداحافظی ازش آخه خونشون دوره.
تو کافه
+خوب تو چی میخوری؟ مهمون من
-کاپوچینو با کیک
+منم همون
+الو کی سفارش میگیره؟ هوی!!
-بله خانم
+کری نشنیدی چی میخوایم کاپوچینو با کیک دوتا
-بله الان میارم مخصوص؟
+پ ن پ
آنا: تو با این اخلاقت چجوری تو گالری کار میکنی؟ فرار نمیکنن؟
+من کم میرم پایین
-پس چیکار میکنی؟
+میشینم دفترم و وانمود میکنم کارم زیاده
-همیشه بازیگر خوبی بودی
+بله دیگ ما اینیم
+خوب بلخره اومد بخور
-به به
-راستی لیا
+هان
-میگم میخوام بگم که..
+چی
-من نامزد دارم
+چی؟؟؟!!!
-همین که گفتم
+مبارکههههه(بلند)
-آروم
+ببخشید جوگیر شدم
-هفته بعد اگه شد باهم میایم معرفیش کنم
+اوک چند سالشه؟
-من۲۳ و اون۲۷
+ع فقط۴ سال
-آره
+اسمش چیه؟
-پارک جیمین
+آها
بعد از یه تایمی که با هم بودیم ازش خداحافظی کردم. آنا تو واقعا دختر عالی ای هستی
رفتم خونه و نشستم کنار بابام
-به به لیا خانوم
+سلام
-خوبی
+آره امروز عالی ترین روزم بود
-اون ست جواهرا رو کی بهت داد من نفهمیدم اسم نداشت
+جونگ کوک
-همون رئیسه که خودشو میگیره ها؟
+بابا اذیت نکن دیگه واقعا همینطوره
-اما من اینطور فکر نمیکنم به نظرم آدم خوبیه
+شما اینطور فکر میکنین
و رفتم بالا و چشمامو بستم ساعت ۱۱:۳۰بود
اول کادوی آنا رو باز کردم
یه ساعت بود که معلوم بود گرون هم خریده مشکی بود و خیلی خوشگل بود دقیقا همون چیزی که خیلی دوست دارم
+ممنون آناااا کادوی خیلییی قشنگیه
-میدونم قشنگه
+میگم تو حتی تو روز تولدمم کرم میریزی نگو نه
خندید و ازش تشکر کردم
کادوی پدرم رو باز کردم
چند دست لباس بیرونی شیک خریده بود همراه با چند جفت کتونی و کفش که باهاشون ست کنم
کادوی همرو باز کردم و از همه تشکر کردم تا به آخرین کادو رسید. اسم نداشت
چه ستی. ست طلای جواهرش خیلی قشنگ بود دلم میخواست بدونم برای کیه؟
+آنا میدونی این مال کیه؟
-طبق محاسباتم اگه بخوام اونم حساب کنم صبر کن!! ۸۹ درصد و پنج دهم درصد مال جونگ کوکه
+واییی آره اما چرا اسم نداره؟
-شاید یادش رفته
+ولی من فهمیدم مال اونه همیشه نابغه بودم
-بعله الان من داشتم قصه تعریف میکردم آخه
و هردو خندیدیم. واقعا قشنگ بود اما چون اون خریده بود دوسش نداشتم. درسته خوب آدمو درک میکنه حتی همین چند دقیقه پیش تو حیاط تالار؛ اما من خوشم نمیاد ازش
بعد جشن قرار شد با آنا قرار بذاریم برای خداحافظی ازش آخه خونشون دوره.
تو کافه
+خوب تو چی میخوری؟ مهمون من
-کاپوچینو با کیک
+منم همون
+الو کی سفارش میگیره؟ هوی!!
-بله خانم
+کری نشنیدی چی میخوایم کاپوچینو با کیک دوتا
-بله الان میارم مخصوص؟
+پ ن پ
آنا: تو با این اخلاقت چجوری تو گالری کار میکنی؟ فرار نمیکنن؟
+من کم میرم پایین
-پس چیکار میکنی؟
+میشینم دفترم و وانمود میکنم کارم زیاده
-همیشه بازیگر خوبی بودی
+بله دیگ ما اینیم
+خوب بلخره اومد بخور
-به به
-راستی لیا
+هان
-میگم میخوام بگم که..
+چی
-من نامزد دارم
+چی؟؟؟!!!
-همین که گفتم
+مبارکههههه(بلند)
-آروم
+ببخشید جوگیر شدم
-هفته بعد اگه شد باهم میایم معرفیش کنم
+اوک چند سالشه؟
-من۲۳ و اون۲۷
+ع فقط۴ سال
-آره
+اسمش چیه؟
-پارک جیمین
+آها
بعد از یه تایمی که با هم بودیم ازش خداحافظی کردم. آنا تو واقعا دختر عالی ای هستی
رفتم خونه و نشستم کنار بابام
-به به لیا خانوم
+سلام
-خوبی
+آره امروز عالی ترین روزم بود
-اون ست جواهرا رو کی بهت داد من نفهمیدم اسم نداشت
+جونگ کوک
-همون رئیسه که خودشو میگیره ها؟
+بابا اذیت نکن دیگه واقعا همینطوره
-اما من اینطور فکر نمیکنم به نظرم آدم خوبیه
+شما اینطور فکر میکنین
و رفتم بالا و چشمامو بستم ساعت ۱۱:۳۰بود
۵.۶k
۰۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.