به قانون دلت پابند بودم
به قانون دلت پابند بودم
رها از هر چه چون و چند بودم
من آن عكس قديمي ام كه يك عمر
به ديوار اتاقت بند بودم
تو بندابند يك ترجيعبندي
تو با رؤياي شاعر شعروندي
به اين قدقامت بالابلندت
تو برگردان يك شعر بلندي
تمام عمر، خاطرخواه خود را
غريبانه، رفيق راه خود را
هوايم هست اين شب ها شبيه ِ
پلنگي كه نديده ماه خود را
رها از هر چه چون و چند بودم
من آن عكس قديمي ام كه يك عمر
به ديوار اتاقت بند بودم
تو بندابند يك ترجيعبندي
تو با رؤياي شاعر شعروندي
به اين قدقامت بالابلندت
تو برگردان يك شعر بلندي
تمام عمر، خاطرخواه خود را
غريبانه، رفيق راه خود را
هوايم هست اين شب ها شبيه ِ
پلنگي كه نديده ماه خود را
۵.۸k
۲۳ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.