ارباب سرد
ارباب سرد
پارت اول
سلام من ا.ت هستم و ۱۵ سالمه و با مامان و بابام و مادربزرگ پدر بزرگ ام در شهر سئول زندگی میکنم تازگیا دختر خالم رفتن بوسان و من یه دوهفته ای میشه که تنها میرم مدرسه و با اینکه سن کمی دارم ولی ذهن پیش از اندازه منحرفی دارم و عاشق رمان هستم ولی از درس پیش از اندازه متنفرم و گاهی اوقات دلم می خواد این کتاب های درسی رو بسوزونم . یه چند وقتی هم میشه که یکی با ماشین تا دم خونه دنبالم میکنه عین این مزاحم ها که هستن دم به دقیقه آدم و با ماشین دنبال میکنن و گاهی وقتا از ترس میدوم که من و ندزده چون میترسم دزد باشه بعد من و ب*کنه روم هم نمیشه که به بابام بگم بیاد دنبالم چون مدرسه به خونه خیلی نزدیک . و راستی بابام همیشه میره قمار میکنه و گاهی اوقات میبازه تا چند روز بیرون نمیره . خوب دیگه معرفی بسه زنگ خونه می میشه که استرس دارم الان ازم بپرسن ....
زنگ خونه
خوب بلاخره این زنگ هم خورد از الان باید بدو بدو کنم که اون کج دست من و بین بچه ها گم کنه ....
ادامه دارد ......
پارت اول
سلام من ا.ت هستم و ۱۵ سالمه و با مامان و بابام و مادربزرگ پدر بزرگ ام در شهر سئول زندگی میکنم تازگیا دختر خالم رفتن بوسان و من یه دوهفته ای میشه که تنها میرم مدرسه و با اینکه سن کمی دارم ولی ذهن پیش از اندازه منحرفی دارم و عاشق رمان هستم ولی از درس پیش از اندازه متنفرم و گاهی اوقات دلم می خواد این کتاب های درسی رو بسوزونم . یه چند وقتی هم میشه که یکی با ماشین تا دم خونه دنبالم میکنه عین این مزاحم ها که هستن دم به دقیقه آدم و با ماشین دنبال میکنن و گاهی وقتا از ترس میدوم که من و ندزده چون میترسم دزد باشه بعد من و ب*کنه روم هم نمیشه که به بابام بگم بیاد دنبالم چون مدرسه به خونه خیلی نزدیک . و راستی بابام همیشه میره قمار میکنه و گاهی اوقات میبازه تا چند روز بیرون نمیره . خوب دیگه معرفی بسه زنگ خونه می میشه که استرس دارم الان ازم بپرسن ....
زنگ خونه
خوب بلاخره این زنگ هم خورد از الان باید بدو بدو کنم که اون کج دست من و بین بچه ها گم کنه ....
ادامه دارد ......
۲۸۹
۰۸ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.