ارباب سرد

ارباب سرد
پارت دوم

ویو جیمین..

چند روزی میشه که من با بابای ا.ت قمار کردم و دختر عزیزش و رو بردم و قراره فردا برم دنبال ا.ت . 😎 و وقتی ببرمش دیگه نمیتونه زیاد خانواده رو ببینه . یعنی دیگه رسماً مال خودم میشه .

ویو ا.ت ....

بالاخره به خونه رسیدم و با عجله از پله ها رفتم بالا که یادم افتاد خاک تو سرم آسانسور داریم اما دیگه چه کنم خرم دیگه همینجوری با عجله از پله ها میرفتم بالا که پام پیچ خورد و افتادم و نا خودآگاه ناله کردم به هزار بد بختی بلند شدم دیدم که بعله عجب دسته گلی به آب دادم کلا پام خونی شده بود خدارو شکر آسانسور جلو روم بود و اگر نه با این پای خونی چطوری میخواستم برم بالا . در و باز کردم و دکمه طبقه ۴ و فشار دادم . یه آهنگ آرامش بخش داشت پخش میشد منم سریع موهام و درست کردم که صدای آسانسور بلند شد .

طبقه چهارم

در و باز کردم رفتم تو خونه که دیدم مامان و بابام دارن جنگ و دعوا میکنن احتمالا باز بابام یه چیزی رو باخته که خونه رو گذاشتن رو سرشون . ( علامت ا.ت + علامت مامان ا.ت @ علامت پدر ا.ت ✓)

@ مردک احمق چطور جرئت کردی دخترمون و شرط ببندی ؟ ( داد )

✓ خفه شوووووووووووو ( عربده )


+ مامان اینجا چه خبره ؟ ( تعجب )

@ دخترم باید فردا از اینجا بری این پدر کج دستت تو رو باخته ( بغض )

+ چییییییییییییییییییییییی ( داد )

✓ متاسفم ( بی احساس )

+ ازتون متنفرم ( داد )

ادامه دارد 🎀🎀