⛓️بد بوی 🔮 پارت 24
⛓️بد بوی 🔮 پارت 24
: بچهها بچهها این زنگ کلاس نداریم
من الا لیا رو بزور بردیم توی حیاط
ا ت:خوب بگو چی شده
لیا یهو زد زیر گریه
لیا:هق هق
الا:چی شده عزیزم گریه نکن خوشگلم
لیا:هق دیشب هق
ا ت:دیشب چی
لیا:ی یه دختره اومده بود هق هق
ا ت:خوب
لیا:یه لباس صورتی باز پوشیده
الا:اره منم دیدمش مثل هرزه ها بود
ا ت:راستش من ندیدم یعنی به کسایی که نمیشناختم دقت نکردم
الا:طبیعی هست جشن نامزدیت که نمیتونی بقیه رو برنداز کنی
ا ت:خوب چی شد
لیا گریش بیشتر و بیشتر میشد
لیه:هق هق کوک گفت میره پیش دوستاش منم قبول کردم هق.. هق بعد من آمدم داخل که برم ارایشم رو ترمیم کنم هق هق هق
اشکاش مثل آبشار میریخت
لیا :هق اومدم داخل هق هق د دیدم کوک داره اون دختره رو می بوسه هق (همراه گریه می گفت)
الا:چیییییی از کوک بعید بود
ا ت:عزیزم
لیا:هق تاز ادامه هم داره هق
الا:دیگه چی (متعجب و عصبی)
لیا:هق هق بعدش که کار چندش آورشون تموم شد منو دید هق و دختره رو بیشتر به خودش چسبوند هق هق
ا ت:الهی
الا:اوففف کوک خدا بگم چکارت کنه (با عرض پوزش فیکه)
لیا:هق بهم گفت که اون دختره رو دوست داره
ا ت:توهم برای همین وسط مهمونی ول کردی رفتی
لیا:ا ت ببخشید وسط نامزدیت رفتم اصلا اونجا پیش اون دوتا نمیتونستم نفس بکشم
ا ت:نه عزیزم این چه حرفیه بهتر که رفتی
لیا:هق مرسی که هستین
الا:عزیزم مرسی که توهم هستی
ا ت:ناراحت نباش خوشکلم لیاقت تو بهتر از ایناست
لیا:امروز اومد مدرسه
الا:کی
ا ت:کی اومد مدرسه
: بچهها بچهها این زنگ کلاس نداریم
من الا لیا رو بزور بردیم توی حیاط
ا ت:خوب بگو چی شده
لیا یهو زد زیر گریه
لیا:هق هق
الا:چی شده عزیزم گریه نکن خوشگلم
لیا:هق دیشب هق
ا ت:دیشب چی
لیا:ی یه دختره اومده بود هق هق
ا ت:خوب
لیا:یه لباس صورتی باز پوشیده
الا:اره منم دیدمش مثل هرزه ها بود
ا ت:راستش من ندیدم یعنی به کسایی که نمیشناختم دقت نکردم
الا:طبیعی هست جشن نامزدیت که نمیتونی بقیه رو برنداز کنی
ا ت:خوب چی شد
لیا گریش بیشتر و بیشتر میشد
لیه:هق هق کوک گفت میره پیش دوستاش منم قبول کردم هق.. هق بعد من آمدم داخل که برم ارایشم رو ترمیم کنم هق هق هق
اشکاش مثل آبشار میریخت
لیا :هق اومدم داخل هق هق د دیدم کوک داره اون دختره رو می بوسه هق (همراه گریه می گفت)
الا:چیییییی از کوک بعید بود
ا ت:عزیزم
لیا:هق تاز ادامه هم داره هق
الا:دیگه چی (متعجب و عصبی)
لیا:هق هق بعدش که کار چندش آورشون تموم شد منو دید هق و دختره رو بیشتر به خودش چسبوند هق هق
ا ت:الهی
الا:اوففف کوک خدا بگم چکارت کنه (با عرض پوزش فیکه)
لیا:هق بهم گفت که اون دختره رو دوست داره
ا ت:توهم برای همین وسط مهمونی ول کردی رفتی
لیا:ا ت ببخشید وسط نامزدیت رفتم اصلا اونجا پیش اون دوتا نمیتونستم نفس بکشم
ا ت:نه عزیزم این چه حرفیه بهتر که رفتی
لیا:هق مرسی که هستین
الا:عزیزم مرسی که توهم هستی
ا ت:ناراحت نباش خوشکلم لیاقت تو بهتر از ایناست
لیا:امروز اومد مدرسه
الا:کی
ا ت:کی اومد مدرسه
۶۷.۶k
۰۱ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.