⛓️بد بوی 🔮 پارت 26
⛓️بد بوی 🔮 پارت 26
بالاخره ساعت هشت و نیم ما رو رسوند رفتیم توی بار اولین بارمون نبود قبلا هم بار رفته بودیم بار های فرانسه از همشون بدتر بود
وارد که شدیم کلی دود توی هوا بود باعث می شود دیدمون کم بشه
دخترا خودشون رو میمالیدن به پسرا و بعضی از پسرا هم وحشی لبای هرزه ها رو پاره میکردن
ا ت:الا.. الاااا
الا:بله بله صدای موزیک بلنده نمیشنوم چی میگی
ا ت:ببین من از این ور میرم تو از اون ور برو حواست به گوشیت باشه من اگه پیداش کردم زنگ میزنم توهم اگه پیداش کردی همین کار کن
الا:باشه باشه
من از راس رفتم الا از چپ
همین جوری که داشتم میرفتم یه دختر دیدم پشت میز سرویس دهی نشسته بود شبه لیا بود داشت مشروب میخورد خدا خدا میکردم لیا باشه لیا حجمش کمه یه کاری دست خودش میده
رفتم سمت دختره سرشو اوردم بالا خودش بود اومدم زنگ بزنم الا که دیدم اون ور داره میاد انگار منو و لیا رو دیده بود
الا: لیا لیا صدام رو میشنوی لیا، ا ت ا ت فکر کنم خیلی خورده هوشیار نیست
ا ت من گفتم رانندم رو بفرستن ا ت
همه صدا ها توی سرم اکو میشد صدای الا که صدام میزد من بی اختیار میرفتم جلو هضم اون صحنه برام مشکل بود
ا ت
ا ت
ا ت
نمیتونستم حرف بزنم فقط اشک میریختم
او......... اون...... ج..... جیمین بود...... د.... داشت یه دخترو م..... می بوسید...... چطور چطور با من این کارو کردی همه دوست دارما همه عاشقتم همش دروغ بود منو بازی دادی از من استفاده کردی چطور این کارو کردی من عاشقت بودم خوب معلومه چشمام کور شده بود من میدونستم جیمین دختر بازه اما با این حال عاشقش شدم ازم استفاده کرد بعدم رفت با یکی دیگه
وقتی بوسشون تموم شد جیمین چشش خورد به من انگار شوکه شده بود عصبی اومد سمتم
جیمین :تو اینجا چه غلطی میکنی
ا ت یکی زدم توی گوشش
ا ت:چه فکری میکنی ها که من یه هرزه منی که خودت باکرگیمو ازم گرفتی، که اینجا چه غلطی میکنم، اومدم دنبال دوستم که دوست جنابعالی بلایی به سرش اورده که بیاد بار و تا حدی مشروب بخوره که هوشیاریشو از دست بده البته بازم وقتی بهش فکر می کنم تو از اون دوستت خیلی عوضی تری، یه دختر باز که خودش خيانت کنه مشکلی نیست اما طرف مقابلش خيانت کنه یا کاری میکنه طرف حامله نشه یا هم طرف حامله میکنه من چطوری به تو اعتماد کردم چطوری عاشقت شدم من خودمم موندم چطور عاشق همچین ادمی شدم ازت متنفرم پارک جیمین متنفرم
از بار اومدم بیرون جیمینم دنبالم میومد
جیمین :ا ت گوش کن ا ت مست بودم ا ت
ا ت:عه اون موقع مست بودی الان نیستی
جیمین :ا ت ببخشید ا ت غلط کردم
جیمین رو زانوهاش افتاد دستشو دور کمرم برد و سرشو گذاشت روی شکمم
جیمین :ا ت غلط کردم ا ت توروخدا یه فرصت دیگه بهم بده ا ت
همش همینارو میگفت از خیس شدن شکمم فهمیدم داره گریه میکنه مثل یه گربه کوچولوی زخمی بود اما نمیتونستم نمیتونستم اون لحظه رو فراموش کنم اما چرا شاید شاید بخاطر اینکه اون دختر مین هو بود.
⚰️خماری
🗡️شرطا
100 تا کامنت خوبه
امیدوارم تا پارت بعدی زنده باشید🩹
بالاخره ساعت هشت و نیم ما رو رسوند رفتیم توی بار اولین بارمون نبود قبلا هم بار رفته بودیم بار های فرانسه از همشون بدتر بود
وارد که شدیم کلی دود توی هوا بود باعث می شود دیدمون کم بشه
دخترا خودشون رو میمالیدن به پسرا و بعضی از پسرا هم وحشی لبای هرزه ها رو پاره میکردن
ا ت:الا.. الاااا
الا:بله بله صدای موزیک بلنده نمیشنوم چی میگی
ا ت:ببین من از این ور میرم تو از اون ور برو حواست به گوشیت باشه من اگه پیداش کردم زنگ میزنم توهم اگه پیداش کردی همین کار کن
الا:باشه باشه
من از راس رفتم الا از چپ
همین جوری که داشتم میرفتم یه دختر دیدم پشت میز سرویس دهی نشسته بود شبه لیا بود داشت مشروب میخورد خدا خدا میکردم لیا باشه لیا حجمش کمه یه کاری دست خودش میده
رفتم سمت دختره سرشو اوردم بالا خودش بود اومدم زنگ بزنم الا که دیدم اون ور داره میاد انگار منو و لیا رو دیده بود
الا: لیا لیا صدام رو میشنوی لیا، ا ت ا ت فکر کنم خیلی خورده هوشیار نیست
ا ت من گفتم رانندم رو بفرستن ا ت
همه صدا ها توی سرم اکو میشد صدای الا که صدام میزد من بی اختیار میرفتم جلو هضم اون صحنه برام مشکل بود
ا ت
ا ت
ا ت
نمیتونستم حرف بزنم فقط اشک میریختم
او......... اون...... ج..... جیمین بود...... د.... داشت یه دخترو م..... می بوسید...... چطور چطور با من این کارو کردی همه دوست دارما همه عاشقتم همش دروغ بود منو بازی دادی از من استفاده کردی چطور این کارو کردی من عاشقت بودم خوب معلومه چشمام کور شده بود من میدونستم جیمین دختر بازه اما با این حال عاشقش شدم ازم استفاده کرد بعدم رفت با یکی دیگه
وقتی بوسشون تموم شد جیمین چشش خورد به من انگار شوکه شده بود عصبی اومد سمتم
جیمین :تو اینجا چه غلطی میکنی
ا ت یکی زدم توی گوشش
ا ت:چه فکری میکنی ها که من یه هرزه منی که خودت باکرگیمو ازم گرفتی، که اینجا چه غلطی میکنم، اومدم دنبال دوستم که دوست جنابعالی بلایی به سرش اورده که بیاد بار و تا حدی مشروب بخوره که هوشیاریشو از دست بده البته بازم وقتی بهش فکر می کنم تو از اون دوستت خیلی عوضی تری، یه دختر باز که خودش خيانت کنه مشکلی نیست اما طرف مقابلش خيانت کنه یا کاری میکنه طرف حامله نشه یا هم طرف حامله میکنه من چطوری به تو اعتماد کردم چطوری عاشقت شدم من خودمم موندم چطور عاشق همچین ادمی شدم ازت متنفرم پارک جیمین متنفرم
از بار اومدم بیرون جیمینم دنبالم میومد
جیمین :ا ت گوش کن ا ت مست بودم ا ت
ا ت:عه اون موقع مست بودی الان نیستی
جیمین :ا ت ببخشید ا ت غلط کردم
جیمین رو زانوهاش افتاد دستشو دور کمرم برد و سرشو گذاشت روی شکمم
جیمین :ا ت غلط کردم ا ت توروخدا یه فرصت دیگه بهم بده ا ت
همش همینارو میگفت از خیس شدن شکمم فهمیدم داره گریه میکنه مثل یه گربه کوچولوی زخمی بود اما نمیتونستم نمیتونستم اون لحظه رو فراموش کنم اما چرا شاید شاید بخاطر اینکه اون دختر مین هو بود.
⚰️خماری
🗡️شرطا
100 تا کامنت خوبه
امیدوارم تا پارت بعدی زنده باشید🩹
۸۰.۳k
۰۱ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.