پارت

پارت۹
رز وحشی

اصلاً به من چه
گرفتم خوابیدم

ات...
رفتم داخل اتاق خودمو پرت کردم روی تخت و خوابم برد

(ظهر ساعت ۳:۳۰)
ات...
بلند شودم دیدم که ساعت ۳:۳۰
رفتم اشپز خونه اولین کاری که کردم قهوه درست کردم بعد پنکیک نشستم تا بخورم اقای جئون بیدار شد
کوک:هی پس من چی؟(طلب کارانه)
ات:درست کن
ات:نه ولش کن بیا پیش من بخور
کوک:تا الان میگفتی خودت درست کن الان میگی بیا بخور
ات:خوب اگر دوست نداری نیا خودت درست کن
اومد نشست کنارم شروع به خوردن کرد
ات:قهوه می خوری؟
با دهن پر جواب داد
کوک:هوممم میخورم
ات:با دهن پر جواب نده پنکیک می پره توی گلوتااا!!!!
کوک:(نیش خندی زد )

کوک...
معلوم بود که نگرانمه پس الکی سرفه زدم که فقط ریکشنش رو ببینم
شروع کردم به سرفه زدن
ات: وایی جونگ کوک خوبی؟
بی دست و پا سریع برام آب اورد
ات:چیکار کنم الان ؟(نگران)
آروم زد پشتم
کوک:خوب شدم خوب شدم
ات:میگن با دهن پر حرف نزن یعنی  نزن
کوک:معذرت
ات:از من معذرت خواهی نکن اگر زبونم لال  اینجا تموم میکردی چی؟
وایی وقتی ناراهت میشه جذاب تر میشه
کوک:الان نگرانمی؟
ات:نه(سرد)
کوک:دورغو خوبی نیستی(پزخند)
ات:هرجور دوست داری برداشت کن
قشنگ معلوم بد نگرانمه

ات...
وایییی ریدم یعنی فهمید؟
کوک:وقتی نگرانم میشی کیوت تر میشی (خمار)
وایی با این حرف قلبم کلیلیلی شد
رنگم پریده بود قرمز شدم
کوک:توو....خوبی پرنس چون قرمز شدی!
خاک بر سرت ات وایی الان چیکار کنم
ات:هوم خوبم....قرمز نه من قرمز نشدم!
وایییییی
کوک:هوم راست میگی اصلاً قرمز نشدی که انقدر پوستت خوبه که مثل لبو شدی(داره مسخرش میکنه)
ات:جونگکووووووووووووووووککککککککککککککک
(عصبیی داره خودش رو جر میده)

از روی صندلی بلند ‌و بدو بدو کردمنم دنبالش کردم
داشت بدوبدو میکرد که سرخورد افتاد منم نتونستم خودم رو کنترل کنم که منم افتادم روش لبام به لباش خورد خشمام داش از هدقه میزد بیرون سریع از روش بلند شدم و نشستم اونم نشست

کوک:ولی نگرانم بودی 😂(داره حرسش میده)
ات:فکر میکردم این میمون بزرگا فقط زور دارن که اشتباه فکر میکردم اونا اصل کوه نمکن(هم مسخرش میکنه و هم میرینه توش)
خودم زدم زیره خنده ولی اون نگام میکرد
دست از خنده برداشتم و جدی شدم
ات:بریم صبحونه بخوریم (جدی خیلیم جدی گفت)
کوک:هوم باش بریم
بلند شدم ارم راه میرفتم که یهو انداختم روی دوشش
ات:هی منو بزار پایین
کوک:نمیزارم
ات:چرا?
کوک:باید تنبیه بشی که دیگه منو مسخره نکنی
ات:ولی من اون حرف رو جدی زدم (کرمش گل کره)
دیدگاه ها (۰)

@qxcer فیک نویسه حمایتش کنین 🙏🙏🙏🥺

حق

پارت۸ رز وحشیات...بغضی گلوم رو چنگ زد  اروم اروم اشک میریختم...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۱که یهو پدر لوسیفر اومد و تفنگ رو سمت من...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط