دخترک زیبا با پسرک مار باز
دخترک زیبا با پسرک مار باز ✨🐍
پارت 2️⃣
از زبان: نویسنده✍️
🍂
میتسوری: (با کانجکاوی و خجالت به اوبانای نگاه میکنه«به دلیل اینکه اوبانای داره بهش با علاقه نگاه میکنه-») اوبانای ، چرا ساکتی ؟🤨 😳
🍁
اوبانای: (بازم چیزی نمیگه و یهویی برخواست و رفت سمت گل ها)
🍂
میتسوری: (کانجکاوی ش بیشتر میشه و میره دنبال اوبانای)
🍁
اوبانای: (رو زانو هاش میشینه پای گل ها و یه گل سفید چید«یا بهتره بگم گل نرگس😊» )
🍂
میتسوری: (اون هم از سر کنجکاوی کنار اوبانای رو زانو هاش میشینه)
🍁
اوبانای: (بعد این که اون گل سفید/نرگس رو چید ، اون رو بالای گوش میتسوری «و یکم لای موهای میتسوری🤭» گذاشت🥴)
🍂
میتسوری: (یهویی سرخ میشه و واقعا خجالت میکشه)
🍁
اوبانای: (با صدای آروم میگه: ) تو مثل یه گل میمونی ، میتسوری🫠💓
🍂
میتسوری: (بیشتر سرخ میشه و با صدای یکمی لرزان میگه) ا-ام.... م-ممنون...😳🫠💓
🍁
ادامه دارد.....🥴
🍂
نویسنده✍️: خوب ، اینم پارت دوم🥴 شرمنده که کوتاه شد🫠 ایده و تصور هام تا اینجا بود😅 قول میدم از پارت بعد بیشتر بنویسم🍷 نظر؟🤓 کامنت رو خالی نزارید و نظرتون رو درباره ی این پارت بگید 😊💓
پارت 2️⃣
از زبان: نویسنده✍️
🍂
میتسوری: (با کانجکاوی و خجالت به اوبانای نگاه میکنه«به دلیل اینکه اوبانای داره بهش با علاقه نگاه میکنه-») اوبانای ، چرا ساکتی ؟🤨 😳
🍁
اوبانای: (بازم چیزی نمیگه و یهویی برخواست و رفت سمت گل ها)
🍂
میتسوری: (کانجکاوی ش بیشتر میشه و میره دنبال اوبانای)
🍁
اوبانای: (رو زانو هاش میشینه پای گل ها و یه گل سفید چید«یا بهتره بگم گل نرگس😊» )
🍂
میتسوری: (اون هم از سر کنجکاوی کنار اوبانای رو زانو هاش میشینه)
🍁
اوبانای: (بعد این که اون گل سفید/نرگس رو چید ، اون رو بالای گوش میتسوری «و یکم لای موهای میتسوری🤭» گذاشت🥴)
🍂
میتسوری: (یهویی سرخ میشه و واقعا خجالت میکشه)
🍁
اوبانای: (با صدای آروم میگه: ) تو مثل یه گل میمونی ، میتسوری🫠💓
🍂
میتسوری: (بیشتر سرخ میشه و با صدای یکمی لرزان میگه) ا-ام.... م-ممنون...😳🫠💓
🍁
ادامه دارد.....🥴
🍂
نویسنده✍️: خوب ، اینم پارت دوم🥴 شرمنده که کوتاه شد🫠 ایده و تصور هام تا اینجا بود😅 قول میدم از پارت بعد بیشتر بنویسم🍷 نظر؟🤓 کامنت رو خالی نزارید و نظرتون رو درباره ی این پارت بگید 😊💓
- ۶.۱k
- ۰۲ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط