خدایا می شود مارا ببخشید ؟
خدایا می شود مارا ببخشید ؟
بخدا بچه بودیم وسرمان نمی شد گچ هایی که آخرهفته ها توی جیبمان میریختیم و ازمدرسه به خانه میبردیم ، بیت المال است ،
ببخشید که با آنها روی فرشهای مامان ،لی لی میکشیدیم و بساط عیش ونوش و تعطیلاتمان راپهن میکردیم وکلی هم میخندیدیم، ببخشید که هرباربه بهانه ای مسئولِ گچ ها میشدیم و چندتا از آن گچهای درشت را برمیداشتیم و بقیه راجوری مرتب می چیدیم که به عقل جن هم نمیرسید که ما چهارتای آنهارا برداشته باشیم ، ما حق الناس خورده ایم و پشیمانیم خداجان، اعتراف می کنیم و آماده ایم برای جبران ...
راستی یادتان هست لیلا گریه میکرد و تمام محله جمع شدند تا آرامش کنند اما نشد؟ما موهای عروسکش را برداشته بودیم، بخدا اشک هایش را که دیدیم پشیمان شدیم ها، اما دیگر کار از کار گذشته بود، خدا جان، خودت که دیده بودی؛ عروسک ما از همان اولش هم کچل بود ...خب تقصیرِ لیلا هم بود،هِی جلوی چشمهای ما موهای عروسکش را شانه زد ، تا ما حسودی مان شد، اما میشود ما را ببخشید؟
آن روز را هم ببخشید که دخترهای همسایه آمدند خانه ی ما و با خواهرمان یواشکی زیر چادر، فوتبال تماشا میکردند و ما را راه نداده بودند و ما عصبانی شدیم و وسطِ هیجانشان لیوان آب را گذاشتیم روی چادر، هورا کشیدند و آب سرازیر شد و تلویزیون جرقه زدو لامپش سوخت ، خدا شاهد است قصدمان این نبود ! بدجور عصبانیمان کرده بودند !
اما حالا پشیمانیم ،
آن روز یادتان هست که مامان رفت آبگوشت درست کند و لوبیاها سرجایشان نبودند ؟ما همه ی آنها را برداشته بودیم و توی حیاط ،کاشته بودیم ،خب دلمان میخواست حیاطمان را سرسبز کنیم ،یادتان نیست بعدش چقدرهمین مامان خانم ،چند تا خورشت با همان لوبیا سبز های ما پخت و بوسمان هم کرد؟ولی ماخیانت در امانت کردیم و به اعتماد مادرمان پشت پا زدیم ،اصلا برای همین بود که دیگر لوبیاها را بالای یخچال می گذاشت ،شما پادرمیانی کنید و بگویید مارا ببخشد...
خلاصه که از این خطاها زیاد کرده ایم ، و اصلاهم نمیدانستیم که داریم اختلاس و دزدی و خیانت میکنیم ،شما خدایی کنید و مارا ببخشید!!!
خدا شاهد است هِی حقمان را میخورند و ما یادِ لوبیاهای بچگی مان می افتیم ،
هی اختلاس میکنند و ما یادِ گچ های مدرسه که با ذوق ، توی جیبمان می ریختیم ...و هِی ظلم و بی انصافی می کنند و ما به موهای عروسک لیلا و تلویزیونی که سوزاندیم ،فکر میکنیم .
بخدا ما بچه بودیم ! اینها بزرگند !
منصف باشید خدا جان ...
بخدا بچه بودیم وسرمان نمی شد گچ هایی که آخرهفته ها توی جیبمان میریختیم و ازمدرسه به خانه میبردیم ، بیت المال است ،
ببخشید که با آنها روی فرشهای مامان ،لی لی میکشیدیم و بساط عیش ونوش و تعطیلاتمان راپهن میکردیم وکلی هم میخندیدیم، ببخشید که هرباربه بهانه ای مسئولِ گچ ها میشدیم و چندتا از آن گچهای درشت را برمیداشتیم و بقیه راجوری مرتب می چیدیم که به عقل جن هم نمیرسید که ما چهارتای آنهارا برداشته باشیم ، ما حق الناس خورده ایم و پشیمانیم خداجان، اعتراف می کنیم و آماده ایم برای جبران ...
راستی یادتان هست لیلا گریه میکرد و تمام محله جمع شدند تا آرامش کنند اما نشد؟ما موهای عروسکش را برداشته بودیم، بخدا اشک هایش را که دیدیم پشیمان شدیم ها، اما دیگر کار از کار گذشته بود، خدا جان، خودت که دیده بودی؛ عروسک ما از همان اولش هم کچل بود ...خب تقصیرِ لیلا هم بود،هِی جلوی چشمهای ما موهای عروسکش را شانه زد ، تا ما حسودی مان شد، اما میشود ما را ببخشید؟
آن روز را هم ببخشید که دخترهای همسایه آمدند خانه ی ما و با خواهرمان یواشکی زیر چادر، فوتبال تماشا میکردند و ما را راه نداده بودند و ما عصبانی شدیم و وسطِ هیجانشان لیوان آب را گذاشتیم روی چادر، هورا کشیدند و آب سرازیر شد و تلویزیون جرقه زدو لامپش سوخت ، خدا شاهد است قصدمان این نبود ! بدجور عصبانیمان کرده بودند !
اما حالا پشیمانیم ،
آن روز یادتان هست که مامان رفت آبگوشت درست کند و لوبیاها سرجایشان نبودند ؟ما همه ی آنها را برداشته بودیم و توی حیاط ،کاشته بودیم ،خب دلمان میخواست حیاطمان را سرسبز کنیم ،یادتان نیست بعدش چقدرهمین مامان خانم ،چند تا خورشت با همان لوبیا سبز های ما پخت و بوسمان هم کرد؟ولی ماخیانت در امانت کردیم و به اعتماد مادرمان پشت پا زدیم ،اصلا برای همین بود که دیگر لوبیاها را بالای یخچال می گذاشت ،شما پادرمیانی کنید و بگویید مارا ببخشد...
خلاصه که از این خطاها زیاد کرده ایم ، و اصلاهم نمیدانستیم که داریم اختلاس و دزدی و خیانت میکنیم ،شما خدایی کنید و مارا ببخشید!!!
خدا شاهد است هِی حقمان را میخورند و ما یادِ لوبیاهای بچگی مان می افتیم ،
هی اختلاس میکنند و ما یادِ گچ های مدرسه که با ذوق ، توی جیبمان می ریختیم ...و هِی ظلم و بی انصافی می کنند و ما به موهای عروسک لیلا و تلویزیونی که سوزاندیم ،فکر میکنیم .
بخدا ما بچه بودیم ! اینها بزرگند !
منصف باشید خدا جان ...
۴.۱k
۰۶ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.