(تصویر گل ارکیده روح)
(تصویر گل ارکیده روح)
این داستان جذاب نیست
(گرایشهای غیر منتظره)
پدر روزی برای خودم شیری بودم ابهتی داشتم یال کوپالی داشتم الان هیچی و هیچی.
پدر: تو تاریکی وقتی میشستی دنبال شکار بودی کی ازت مراقبت میکرد،مرض داری مگه بهت نگفتم اونا خالصا گناه دارن میخوای بزنی دوباره .
پسر:دیگه قصد زدن ندارم پدر دوباره اون پست فطرت رو دیدم.
پدر:خودت میدونی تو زورت بهش نمیرسه اون مادره همه
دو رگه هاست همه دو رگه ها رو اون رهبری میکنه.
پسر: تو میتونی همشون رو نابود کنی چرا نمیخوای این کار رو کنی چرا میزاری جولون بدن اونا.
پدر:تو میدونی چه بلاهایی سر قبل از انسان اوردم ولی دیگه میخوام بنویسم چون دیگه خدایانی هستند برای نجات مادرت درسته تعدادشون کمه ولی هستند.
پسر :قول میدی از این جنینی هم که خارج شدم روحم رو با قدرت بیشتر نگهش داری؟
پدر:بزا ببینم ارزش خودت رو نشون میدی .حال میخوای چکار کنی؟
پسر:قول میدم این دفعه مثل سلیمان عمل نکنم این سری میخوام مثل خودشون عمل کنم .
پدر:تو باید توانایی این رو کسب کنی تا حالا فقط فراریشون دادی اما اون کار خیلی سختیه تا حالا این کار رو نکرده کسی با اونا مخصوصا اون باید برنامه ریزی کنی.
پسر:دارم مینویسم,اماده ام تا بهم یاد بدی تو اگه بخوای مکار باشی مکارترینی پس یادم بده مکرت رو.
پدر:دست به قلم شدی دیگه چه میشه کرد روح ارکیده .
http://uupload.ir/filelink/haB4hxsOwISc/prp5_03_hot_earth.mp3
#دورگها
این داستان جذاب نیست
(گرایشهای غیر منتظره)
پدر روزی برای خودم شیری بودم ابهتی داشتم یال کوپالی داشتم الان هیچی و هیچی.
پدر: تو تاریکی وقتی میشستی دنبال شکار بودی کی ازت مراقبت میکرد،مرض داری مگه بهت نگفتم اونا خالصا گناه دارن میخوای بزنی دوباره .
پسر:دیگه قصد زدن ندارم پدر دوباره اون پست فطرت رو دیدم.
پدر:خودت میدونی تو زورت بهش نمیرسه اون مادره همه
دو رگه هاست همه دو رگه ها رو اون رهبری میکنه.
پسر: تو میتونی همشون رو نابود کنی چرا نمیخوای این کار رو کنی چرا میزاری جولون بدن اونا.
پدر:تو میدونی چه بلاهایی سر قبل از انسان اوردم ولی دیگه میخوام بنویسم چون دیگه خدایانی هستند برای نجات مادرت درسته تعدادشون کمه ولی هستند.
پسر :قول میدی از این جنینی هم که خارج شدم روحم رو با قدرت بیشتر نگهش داری؟
پدر:بزا ببینم ارزش خودت رو نشون میدی .حال میخوای چکار کنی؟
پسر:قول میدم این دفعه مثل سلیمان عمل نکنم این سری میخوام مثل خودشون عمل کنم .
پدر:تو باید توانایی این رو کسب کنی تا حالا فقط فراریشون دادی اما اون کار خیلی سختیه تا حالا این کار رو نکرده کسی با اونا مخصوصا اون باید برنامه ریزی کنی.
پسر:دارم مینویسم,اماده ام تا بهم یاد بدی تو اگه بخوای مکار باشی مکارترینی پس یادم بده مکرت رو.
پدر:دست به قلم شدی دیگه چه میشه کرد روح ارکیده .
http://uupload.ir/filelink/haB4hxsOwISc/prp5_03_hot_earth.mp3
#دورگها
۹.۲k
۱۹ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.