یک پرنده با سه حرف عاشق شد

یک پرنده با سه حرف عاشق شد
یک پرنده با دو حرف اسیر شد
یک پرنده با یک حرف قلبش شکست
اکنون بالای حصار ها
در پرواز است
او اندوه ش را به میله های قفس بست
او زخمش را به گیسوی پرنده ی دیگر بست
او خاطراتش را به تیر های برق سر راهش بست
او امید ش را در چشمان آن ستاره درخشان دید!
اکنون در اوج
فقط.....
به کوچ می اندیشد..

#عاشقانه
#دانیال_فرهادی
#ستایش_قلب_سربی
#دلنوشته #خاصترین
دیدگاه ها (۰)

#کپی_ممنوع🚫 ⫍‌‌ یڪے یہ‌دونـہ قلبم‌࣫͝ من عاشقتم! عاشق حرف زدن...

با تو پیر شدن هم زیــبـاسـت...اگر دستانم بلرزد،چشمانم کم سو ...

نم نمک زیر طاق ابری دنیا لحن خیس باران می نشیند روی چتر رنگی...

غزل غزل ترانه شد ، نگاه عاشقانه اتقسم به چشمهای تو ، گرفته د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط