ویو جونگ کوک

千卂ㄒ乇 ۲
卩卂尺ㄒ : ۴


ویو جونگ کوک

داد زدم:
تا کییی؟؟؟ یه ماه بس نبود؟؟؟؟


باید سعی کنم آروم باشم ولی نمیشه
اگه واقعا ازم متنفر بشه چی؟
اگه دیگه منو نخواد؟
اونموقع چی؟
اونموقع چیکار کنم؟


توی همین حین جیمین یه بشکن زد:
داداشای گلم! من یه ایده دارم

منو تهیونگ با کنجکاوی پرسیدیم:
چه ایده ای؟؟؟

ادامه داد:
اگه بتونیم دلبر رو عاشق دیو کنیم چی؟

کلافه گفتم:
داری برای من قصه کودکانه میبافی؟ بهتر توضیح بده


جیمین گلویی صاف کرد و جدی گفت:
درسته دیو و دلبر یه داستان بچه گونه ست ولی اگه بتونیم این داستانو واقعی کنیم چی؟
یعنی اینکه تو مخفیانه بدون هویت اصلیِ جونگ کوک با کریستینا ملاقات کنی و کم کم اونو عاشق خودت کنی


ازش پرسیدم:
یعنی فریبش بدم و وقتی نرم تر شد واقعیت رو بهش بگم؟
دیدگاه ها (۲)

千卂ㄒ乇 ۲卩卂尺ㄒ : ۵ازش پرسیدم:یعنی فریبش بدم و وقتی نرم تر شد واق...

千卂ㄒ乇 ۲卩卂尺ㄒ : ۵جیمین گفت:آره دقیقا باید همین کار رو انجام بدی...

千卂ㄒ乇 ۲卩卂尺ㄒ : ۳ویو جونگ کوکجالبه نه؟باعث و بانی این اتفاقات خ...

千卂ㄒ乇 ۲卩卂尺ㄒ : ۲با نگرانی لب زدم:اون چی؟؟؟ادامه داد:کریستینا ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط