خنده از لبانم پرید
خنده از لبانم پرید
روی بغض آینه
اشک نثارم شد
به یاد ندارم
کجای زندگی
برگهای تقویم را
به گمزدگیِ زمانه فروختم.
#مریم_پورقلی
روی بغض آینه
اشک نثارم شد
به یاد ندارم
کجای زندگی
برگهای تقویم را
به گمزدگیِ زمانه فروختم.
#مریم_پورقلی
۱۶۱
۱۷ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.