شنبه از خودت بیزاری

🌾
شنبه، از خودت بیزاری
چون جمعه نتوانستی صدایش را بشنوی
یکشنبه فکر می‌کنی بهترین روز
برای دیدارش سه‌شنبه است
تمام دوشنبه را فکر می‌کنی
چرا سه‌شنبه اینقدر افسرده است
و چرا این روزِ بلاتکلیف را
برای قرار عاشقانه‌ات انتخاب کردی
چهارشنبه را با چای سرد
و آهنگ غمگین می‌گذرانی
پنجشنبه، بیشتر از هر روز دیگر
به دست‌هایی که در خیابان جفت شده‌اند
نگاه می‌کنی و با خودت می‌گویی
آدم ها دونفره قشنگ‌تراند
جمعه که می‌رسد بعد از یک هفته
تازه به خودت می‌رسی
بدون آنکه سه‌شنبه عاشقانه‌ای داشته باشی
تصمیم می‌گیری دست خودت را بگیری
و در یک فیلم عاشقانه گم شوی
شنبه از عشق بیزاری
به پایان آخرین فیلمی که دیدی فکر می‌کنی
و از تنهایی‌ات لذت میبری
یکشنبه جای خالی کسی را احساس نمی‌کنی
سه‌شنبه به اسم کوچک مادرت فکر می کنی
و دلت برای پدرت تنگ می‌شود
چهارشنبه به این نتیجه می‌رسی
که هر هفته‌ات یک روز گمشده دارد
تمام پنجشنبه را می‌خوابی
بدون اینکه مرخصی گرفته باشی
جمعه حوصله‌ی تماشای فیلم را نداری
کتاب را می‌بندی
و شعر فراموش شده‌ای را زمزمه می‌کنی
شنبه از خودت بیزاری
چون جمعه نتوانستی صدایش را بشنوی

-
دیدگاه ها (۴)

در زندگی بعدی ام "گُل" خواهم شد ؛ تا خودم را به روان های خست...

ما در یک دنیا به خواب رفتیم ودر دنیای دیگری از خواب بیدار شد...

🌾آه ای صبا . . .چون تو مدهوشم منخود فراموشم منخانه بر دوشم م...

یک روز آرزو کردم زودتر بزرگ شوم که کفش هایم پاشنه های بلند د...

نام فیک:عشق مخفیPart: 17ویو جیمین*ات. پسره ی پرو*رفتم اونور*...

p¹¹سه روز گذشته بود و یونگی با چمدون جلوی در بود.. ولی ات از...

💥❤️

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط