فیک : ددی مافیایی من
فیک : ددی مافیایی من
پارت : ۲۰
تهیونگ ویو :
نمیدونم چرا وقتی که جیا بغلم کرد همه چیزایه بد یادم رفت!
اینکه اون مین هیه هرزه بهم خیانت کرد و همه چیزه دیگه یادم رفت
داخله بغلش ارامشه خاصی داشتم دوست داشتم که همیشه داخله بغلش بمونم!
چــ چی تهیونگ؟
نه نه من دوباره عاشق نمیشم!
ولی اگه عاشقش شده باشم چی؟
( داخله همین فکرا بودم که جیا از بغلم در اومد)
جیا : تـهیونگاااا الان حالت بهتره؟
تهیونگ : من اصلا حالم بد نبود که بخواد خوب بشه
جیا : حتما همینطوره
تهیونگ : اوهوم
جین : جیا شی به حرفش گوش نده اون داخله زندگیش سختی هایی کشیده که هیچکس نکشیده و بعد از اون اتفاقا قلبش تیکه پاره شد و از سنگ شد ( دمه دره گوشه جیا داره حرف میزنه 🗿)
جیا ویو :
نمیدونم چرا وقتی که تهیونگ بغض کرد قلبم له شد نتونستم طاقت بیارم و رفتم بغلش کردم و بعد از یک دقیقه از بغلش در اومدم و بهش گفتم که حالش خوب شده یانه که گفت همیشه حالش خوب بوده که جین اومد دره گوشم گفت که ( همون چیزایی که جین به جیا گفت رو بالا نوشتم باور کنید حوصله ندارم باز بنویسمشون 🗿)
وقتی که حرفایه جینو گوش دادم قلبم درد گرفت
یعنی این پسر اینقدر درد کشیده که این شده؟
جیا : میشه بهم بگی که چه اتفاقی براش افتاده؟
جین : فردا بیا به کافه ای که میخوام اونجا به جی وو اعتراف کنم
جیا : باشه ولی منکه شمارتو ندارم
جین : ********** ( یه شماره خودتون بزارین براش دیگه به خدا که شماره جینو ندارم 🗿) این شمارمه
جیا : باشه پس سیوت میکنم ورلد واید هندسام
جین : بایدم سیوم کنی ورلد واید هندسام 😌
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پارت : ۲۰
تهیونگ ویو :
نمیدونم چرا وقتی که جیا بغلم کرد همه چیزایه بد یادم رفت!
اینکه اون مین هیه هرزه بهم خیانت کرد و همه چیزه دیگه یادم رفت
داخله بغلش ارامشه خاصی داشتم دوست داشتم که همیشه داخله بغلش بمونم!
چــ چی تهیونگ؟
نه نه من دوباره عاشق نمیشم!
ولی اگه عاشقش شده باشم چی؟
( داخله همین فکرا بودم که جیا از بغلم در اومد)
جیا : تـهیونگاااا الان حالت بهتره؟
تهیونگ : من اصلا حالم بد نبود که بخواد خوب بشه
جیا : حتما همینطوره
تهیونگ : اوهوم
جین : جیا شی به حرفش گوش نده اون داخله زندگیش سختی هایی کشیده که هیچکس نکشیده و بعد از اون اتفاقا قلبش تیکه پاره شد و از سنگ شد ( دمه دره گوشه جیا داره حرف میزنه 🗿)
جیا ویو :
نمیدونم چرا وقتی که تهیونگ بغض کرد قلبم له شد نتونستم طاقت بیارم و رفتم بغلش کردم و بعد از یک دقیقه از بغلش در اومدم و بهش گفتم که حالش خوب شده یانه که گفت همیشه حالش خوب بوده که جین اومد دره گوشم گفت که ( همون چیزایی که جین به جیا گفت رو بالا نوشتم باور کنید حوصله ندارم باز بنویسمشون 🗿)
وقتی که حرفایه جینو گوش دادم قلبم درد گرفت
یعنی این پسر اینقدر درد کشیده که این شده؟
جیا : میشه بهم بگی که چه اتفاقی براش افتاده؟
جین : فردا بیا به کافه ای که میخوام اونجا به جی وو اعتراف کنم
جیا : باشه ولی منکه شمارتو ندارم
جین : ********** ( یه شماره خودتون بزارین براش دیگه به خدا که شماره جینو ندارم 🗿) این شمارمه
جیا : باشه پس سیوت میکنم ورلد واید هندسام
جین : بایدم سیوم کنی ورلد واید هندسام 😌
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۷.۹k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.