(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۴۰
(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۴۰
ویو ا/ت : رفتیم تو دفتر و تا شب برای جشنواره کار کردیم خرج ناهار وشامم دادم
دیگه ساعت ۹ شب بود
میونگ : ا/تم میگم دیگه من باید برم بعد مامانم باهام بحث میکنه حوصله ندارم
ا/ت : باشه برو گلم مرسی برای کمکای امروزت
...جیمین پاشو ببرش خونشون
جیمین : باشه از اون ور دیگه میرم خونه
توهم زود بیا خونه ا/ت
ا/ت : اوهوم بای
....
اوفف خسته شدیما ...
هوسوک : من که کاری نکردم
ا/ت : همین که پرونده هارو کمک کردی خودش خیلی بود
..میرم یه نسکافه بیارم
هوسوک : یسس
ویو ا/ت : رفتم تو کافه شرکت داشتم نسکافه میریختم که دوباره اتفاقای صبح اومد تو سرم
نکنه میسو بعد چند سال که هوسوک و پیدا کردم ازم بگیرتش و......
......
*نسکافه خیلی پرشده و داره میریزه
ا/ت : ححح
اوففف ...چقدر فکرای مسخره ای میکنم
..
نسکافه رو بردم و یکیشو دادم هوسوک یکیشم خودم برداشتم رو صندلیم نشستم
من عاشق اینم که قبل خوردن نسکافه و قهوه بوشون کنم
چقدر بوی نسکافه خوبه
ویو ا/ت : همونجور که لیوان و جلوی دماغم گرفته بودم با خودم میگفتم
باید یه کاری کنم
که نه جشنواره خراب بشه نه این میسو به هوسوک بچسبه و هم ما شانس بیشتری برای برد داشته باشیم
تو این فکرا بودم که هوسوک گفت
ویو ا/ت : رفتیم تو دفتر و تا شب برای جشنواره کار کردیم خرج ناهار وشامم دادم
دیگه ساعت ۹ شب بود
میونگ : ا/تم میگم دیگه من باید برم بعد مامانم باهام بحث میکنه حوصله ندارم
ا/ت : باشه برو گلم مرسی برای کمکای امروزت
...جیمین پاشو ببرش خونشون
جیمین : باشه از اون ور دیگه میرم خونه
توهم زود بیا خونه ا/ت
ا/ت : اوهوم بای
....
اوفف خسته شدیما ...
هوسوک : من که کاری نکردم
ا/ت : همین که پرونده هارو کمک کردی خودش خیلی بود
..میرم یه نسکافه بیارم
هوسوک : یسس
ویو ا/ت : رفتم تو کافه شرکت داشتم نسکافه میریختم که دوباره اتفاقای صبح اومد تو سرم
نکنه میسو بعد چند سال که هوسوک و پیدا کردم ازم بگیرتش و......
......
*نسکافه خیلی پرشده و داره میریزه
ا/ت : ححح
اوففف ...چقدر فکرای مسخره ای میکنم
..
نسکافه رو بردم و یکیشو دادم هوسوک یکیشم خودم برداشتم رو صندلیم نشستم
من عاشق اینم که قبل خوردن نسکافه و قهوه بوشون کنم
چقدر بوی نسکافه خوبه
ویو ا/ت : همونجور که لیوان و جلوی دماغم گرفته بودم با خودم میگفتم
باید یه کاری کنم
که نه جشنواره خراب بشه نه این میسو به هوسوک بچسبه و هم ما شانس بیشتری برای برد داشته باشیم
تو این فکرا بودم که هوسوک گفت
۱۵.۸k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.