شب

شب
که می شود برای ستاره ها از عشقمان بگو
از بوسه های یواشکی ام از بغلهای طولانی ات
از هوای بی قراری هایم
شب که می شود تمام فاصله ها را به اندازه ی
یک نگاه یک صدا، یک بغل
در آغوش بگیر
و با چشمان معصومانه ات برایم لالایی بخوان
من و ستاره ها
حتی از دور ترین فاصله ها در انتظار شب بخیرهای «تـــــو» هستیم
دیدگاه ها (۶)

با دهانت شعر گفتم، گاه هم بوسیدمتوقت شادی گریه کردم، وقت غم ...

به خلوت رفتم و روی تو دیدمنشان  از طاقِ  ابروی  تو دیدمدو چش...

می خواستیم باران بباردو بی هواتر از همیشهدل به زمزمه ی بودنم...

‌این روزها ، خیلی از مامبتلا به بیماری عجیبی شده ایم به نام ...

شب که می شود برای ستاره ها از عشقمان بگو از بوسه های یواشکی ...

چند ده سال بعد شده. تنها در ساحل خلوت نوشهر قدم می زنی. با خ...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط