پارت اخر Im my child babysitter
+الان چیکار کنیم هوم؟........سوجین ؟سوجین؟
*بله(با گریه)
+چرا گریه میکنی هوم؟
*دلم برای مامانم تنگ شده
+خب........(ماسکشو میده پایین)
*مامانننننن!
+جانم
*دلم برات تنگ شده بود
+منم عشقم
+فقط سوجین نباید بابا بفهمه ها باشه
*باشه مامانی
+افرین بیا بغلم
(چند روز بعد)
یونگی ویو
چند روزه گوشی ا/ت خاموشه هی زنگ میزنم ولی خاموشه هعییی
-صب کن ببینم صدای پرستاره چقد شبیه ا/تس
امروز میفهمم
رفتم خونه
ا/ت ویو
تو اتاق بودم داشتم لباس عوض میکردم هیچی لباسی جز لباس زیر نداشتم
که یهو یونگی اومد تو
+ارباب لطفا نیاید
-ارباب؟ مگه عشقت نبودم
+چی
-که منو نمی شناسی
+لطفا برید بیرون
-ا/ت چی میگی....حالا یادت میارم
راوی ویو
اونها راب.طه ای از روی دلتنگی داشتند و بعد از اون با خوبی زندگی کردن
پایان
امیدوارم خوشتون اومده باشه
*بله(با گریه)
+چرا گریه میکنی هوم؟
*دلم برای مامانم تنگ شده
+خب........(ماسکشو میده پایین)
*مامانننننن!
+جانم
*دلم برات تنگ شده بود
+منم عشقم
+فقط سوجین نباید بابا بفهمه ها باشه
*باشه مامانی
+افرین بیا بغلم
(چند روز بعد)
یونگی ویو
چند روزه گوشی ا/ت خاموشه هی زنگ میزنم ولی خاموشه هعییی
-صب کن ببینم صدای پرستاره چقد شبیه ا/تس
امروز میفهمم
رفتم خونه
ا/ت ویو
تو اتاق بودم داشتم لباس عوض میکردم هیچی لباسی جز لباس زیر نداشتم
که یهو یونگی اومد تو
+ارباب لطفا نیاید
-ارباب؟ مگه عشقت نبودم
+چی
-که منو نمی شناسی
+لطفا برید بیرون
-ا/ت چی میگی....حالا یادت میارم
راوی ویو
اونها راب.طه ای از روی دلتنگی داشتند و بعد از اون با خوبی زندگی کردن
پایان
امیدوارم خوشتون اومده باشه
۱۷.۰k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.