اکنون که میل دوست به با من نشستن است

اکنون که میل دوست به با من نشستن است
تقدیر من چو گرد به دامن نشستن است

#فاضل نظری
دیدگاه ها (۱)

شاید اگر تو نیز به دریا نمی زدیهرگز به این جزیره کسی پا نمی ...

شب عزلتم گوشه ی چشم توستدر مسجد بسته را باز کن#فاضل نظری

یکی از ما دو نفر کشته به دست دگری‌استوای اگر کار من و عشق به...

هنوز گریه بر این جویبار کافی نیستببار، ابر بهاری، ببار، کافی...

➰یا از لهیب مکر حسودان به دور باشیا مثل من بسوز و بساز و صبو...

رمان j_k

#شهیدانهگر عقل پشت حرف دل "اما" نمی‌ گذاشتتردید پا به خلوت د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط