هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست

هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار، ابر بهاری، ببار، کافی نیست

چنان که یخ زده تقویم ها اگر هر روز
هزار بار بیاید بهار، کافی نیست

به جرم عشق تو باشد که آتشم بزنند
برای کشتن حلاج، دار کافی نیست

#فاضل نظری
دیدگاه ها (۱)

یکی از ما دو نفر کشته به دست دگری‌استوای اگر کار من و عشق به...

اکنون که میل دوست به با من نشستن استتقدیر من چو گرد به دامن ...

گاهی شرار شرم و گاهی شور شیدایی استاین آتش از هر «سر» که برخ...

شاهرگ های زمین از داغ باران پُر شده استآسمانا! کاسه ی صبر در...

📜#غزلیات#رهی_معیری#غزل_سی‌امخاطر بی آرزو از رنج #یار آسوده ا...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

شب آرام از پنجره می‌ریزد روی دیوار اتاقم،و من، در سکوتی که ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط