جیسوجیمینبزارمپایینمیخومغذابخورم

جیسو:جیمین‌بزارم‌پایین‌میخوم‌غذا‌بخورم
جیمین:وات‌مگه‌نمیتونی‌غذاتو‌بخوری‌مگه‌من‌‌میگم‌نخور
جیسو:جیمین‌اخه‌اخه‌حسه‌بدی‌داره
جیمین:چی‌حس‌بعدی‌داره‌روپایه‌من‌نشستن‌بده
جیمین:دیدم‌جیسو‌داره‌گریه‌میکنه
جیمین:مگه‌من‌چی‌گفتم‌که‌گریه‌میکنی
جیسو:(به‌پایه‌جیمین‌اشاره‌میکنه)
جیمین:خاک‌توسرم‌‌‌ازبس‌خواسپاشه‌من‌نزاشتم‌
افتاده‌رو‌د.ی.ک.م‌وازاونجایی‌که‌جیسو‌دامن‌داشت‌
د.ی.ک.م‌کامل‌رفته‌بود‌توش
بچه‌ها‌حوسله‌ندارم‌باملیکا‌دعوام‌شده‌‌ری‌گیری‌
کنید‌ملیکا‌یکی‌دیگرو‌جایمن‌بزاره‌یانه😡😡
دیدگاه ها (۲)

جیمین:اهم‌اهم‌اجوما(فقط‌جوری‌که‌اجوما‌بشنوه)اجوما:بله‌ارباب(...

جیمین:درو‌باز‌کردم‌رفتم‌تو‌که‌جیسو‌رفت‌زیر‌پتوجیمین:بفرنا‌بی...

ویو‌جیمینجیسو‌رفت‌تو‌اتاقش‌صدای‌گریه‌هاش‌کل‌عمارتو‌گرفته‌بود...

جیسو:چرا‌این‌کاروکردی(بغض)جیمین:بیخود‌بغض‌نکن‌‌چون‌حالا‌حالا...

اون دست دست ته بود _کجا میری×واییی مگه مهمه دیرم شده+ما همین...

پارت ۷

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط