گناهکارمن

#گناهکار_من🎀
#پارت_بیست_و_چهارم
لیا:هورااااا عروسییی داریمممم
ات:گیلیلیلییییی
عسل:آروم باشید😂
ات:مننن💃🏻💃🏻 آرومم💃🏻💃🏻(در حال قر دادن)
لیا:لی لی لی بیا وسطططط🥺💃🏻
عسل:ای گو خوردم یه چیزیو بهتون گفتم
ات:عسلییی انتظار نداشته باش آروم باشیممم چون برای اولین بار عاشق شدییی!
لیا:راست میگه هورااا
عسل دست دوتاشونو گرفت کشوند تو بغلش*
عسل:وای چقد شما دوتا کوچولو وول میخورین خب ات تو بگو
ات:هوممم راستش منم از یونگی خوشم اومده
لیا:اوووو ۳ تا عروسی باهم داریممم
همشون خندیدن*
عسل:بچه ها میگم اینا به کنار منم یه حس بدی گرفتم نمیخوام بترسونمتون ولی خب
لیا:وایی منممم
ات:میگم که منم همین حسو دارم
یه پیام ناشناس برای ات اومد:
منتظرم باش
عسل:ات این کیه
لیا:چرا به تو پیام داده؟
ات:و..وایی من نمیشناسمش
عسل:میگم که شاید شوگا باشه
ات:نه اون نیست مطمئنم
یکی با سنگ زد به شیشه*
لیا:هینننن کی بوددد؟
عسل:ا..آروم باشین چیزی نیست ات بدو درهارو قفل کن بدو
ات:ب..باششش
درهارو قفل کرد و پنجره هارو بست*
دیدگاه ها (۱۲)

#گناهکار_من🎀 #پارت_بیست_و_پنجمات:ح..حالا چیکار کنیمعسل:وایسا...

#گناهکار_من🎀#پارت_بیست_و_ششمسریع سوار ماشین شدن و به سمت خون...

#گناهکار_من🎀#پارت_بیست_و_سومات:بچه ها من استرس گرفتم حسم میگ...

#گناهکار_من🎀#پارت_بیست_و_دومشوگا:آره یادمه چیزی شده؟؟؟هیونجی...

پارت ۱. استاد سخت گیر من

part ¹³ویو ا.تموقعیت قشنگی بودالبته اگه توی این وضعیت نبودما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط