فیک جیمین موچی کیوت ادامه پارت هفتم
فیک جیمین موچی کیوت ادامه پارت هفتم
بعش شلیک میکنن ولی تهیونگ خودشو پرت میکنه جلوی ا.ت و جلوی گلوله رو میگیره و میمیره😢 ا.ت ماشین ته رو برمیداره و با یونتان میره همون جایی که تهیونگ برده بودش تا صبح اونجا گریه میکنه تو راه برگشت ته رو میبینه که یه کلاه رو سرشه و وسط جاده وایساده سریع وامیسته میاد میشینه یونتان میره بغل ته و بالا پایین میپره و خودشو به ته میماله ته هم نوازشش میکنه
ته:من کیم؟
ا.ت:تهیونگ خودتی؟!
ته:اها پس اسمم تهیونگه
ا.ت: یعنی منو یادت نمیاد ته ته؟
ته:من اسم خودمو یادم نیست چطور باید شمارو بشناسم؟
ا.ت سریع ماشینو روشن میکنه و بر میگرده وقتی رسید
ا.ت:اینجا رو یادت نمیاد؟خودت اولین بار منو اوردی اینجا
ته:
بعش شلیک میکنن ولی تهیونگ خودشو پرت میکنه جلوی ا.ت و جلوی گلوله رو میگیره و میمیره😢 ا.ت ماشین ته رو برمیداره و با یونتان میره همون جایی که تهیونگ برده بودش تا صبح اونجا گریه میکنه تو راه برگشت ته رو میبینه که یه کلاه رو سرشه و وسط جاده وایساده سریع وامیسته میاد میشینه یونتان میره بغل ته و بالا پایین میپره و خودشو به ته میماله ته هم نوازشش میکنه
ته:من کیم؟
ا.ت:تهیونگ خودتی؟!
ته:اها پس اسمم تهیونگه
ا.ت: یعنی منو یادت نمیاد ته ته؟
ته:من اسم خودمو یادم نیست چطور باید شمارو بشناسم؟
ا.ت سریع ماشینو روشن میکنه و بر میگرده وقتی رسید
ا.ت:اینجا رو یادت نمیاد؟خودت اولین بار منو اوردی اینجا
ته:
۱۳.۰k
۱۲ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.