#سناریو_ولیعهدو نقاش دربار #پارت_پنجم لایک یادت نره 😉

#سناریو_ولیعهدونقاش دربار
#پارت_پنجم

ا.د: ا.ت استرس نداری؟🤔    ا.ت: نه من که میدونم بهترین نقاشی رو میکشیم😌      ا.د : خیلیییی خوب گول خوردم  😐     ا.ت: نکن دارم استرسم رو کم میکنم ، منبع استرس دودقیقه خاموش شو🤐😑  ا.د: چشم 🤐 ( تهیونگ داشت رد میشد که به ا.د برخورد میکنه)    ا.د: ای خدا، میشه جلوتون..... 😐🤐( میخواست حرف بزنه که تهیونگ رو دید)
تهیونگ: ببخشید من نمیخواستم بهتون برخورد کنم ، حالتون خوبه؟🥴🤔    ویو ا.د: ایشون داداش ولیعهده ای خداااا😳    ا.د: نه اشکالی نداره ، آره الان خوبم 😊   تهیونگ: ببخشید شما هم واسه مسابقه اومدین آره؟🧐    ا.د: آره،  درسته👍    تهیونگ: آها فهمیدم ، ببخشید من باید برم 🙃  ا.د: حتما 🙂
( تهیونگ رفت)  
ا.ت: تو ا.د نمیخوای حواستو جمع کنی ؟ 🤔 ا.د: ا.تتتتتتت اون داداش ولیعهد بود😳   ا.ت: ای خدا باز گفتی ولیعهد، گفتم که ازشون خوشم نمیاد 😑😑
ا.د: باشه حالا یه چیزی گفتم🤐    ا.ت: از دست تو، خب بریم مسابقه داره شروع میشه  ا.د: باشه بریم 👍   ویو ا.ت: چرا اون پسره رو اینجا نمیبینم 🤔😕
ا.د: ا.ت مرقب باش، اینقد به اون پسره فک نکن الان میخوری زمین 😐😅   ا.ت: تو از کجا فهمیدی ،🤦‍♀️ یعنی اینکه از کجا میدونی من به اون فک میکنم🤔
( قرمز شده صورتش )
ا.د: پس چرا قرمز شدی ؟  🧐   ا.ت: کی گفته؟ من قرمز نشدم فقط استرس گرفتم🤐😬    ا.د: عشق همینه دیگه  😝  ( زنگ مسابقه به صدا در اومد)
ا.ت: اینقد سناریو نباف بیا بریم 😐   ا.د: اوکی بریم👍
( توی سالن مسابقه)
ا.ت: دختر اون ولیعهده؟؟🤔  ( ولیعهد بالای سَکو بود)  ا.د: وای آره 😶   ا.ت: چرا جلوی صورتشو پُشونده مگه دختره ؟ 😐😂 ( بقیه بهش نگاه میکنه)🤐
ا.د:.........
ادامه دارد
منتظر پارت بعدی باشید 😊
شرط پارت بعدی :
۱۰ تا لایک
۵ تا کامنت
دیدگاه ها (۶)

همه گروه ها یه عضو زشت دارن !عجب

بخدا که همینه😂

زندگی کوتاه تر از چیزیکه که فک میکنی پس ...

خب عزیزان مراقب خودتون باشید دیگه ، وگرنه...😏😎😎

love Between the Tides³⁶یک ساعت قبلتهیونگتهیونگ: نمیای بیرون...

love Between the Tides²⁰چند روز بعدا/ت با خودم فکر میکردم که...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط