خبرت هست یکی عاشق چشمان تو است
خبرت هست یکی عاشق چشمان تو است؟
برده ای دل ز دلش سخت پریشان تو است
هرکه رفت از پیِ او گفت که دیوانه شده
عقل او رفته ز جایش باز خواهان تو است
زده ای تخت در ان قصر خیالش تو ولی
شده ای شاه دلش گوش به فرمان تو است
روز شب خواب ندارد شده رسوا، بخدا؛
خون این شاعر عاشق به گریبان تو است
برده ای دل ز دلش سخت پریشان تو است
هرکه رفت از پیِ او گفت که دیوانه شده
عقل او رفته ز جایش باز خواهان تو است
زده ای تخت در ان قصر خیالش تو ولی
شده ای شاه دلش گوش به فرمان تو است
روز شب خواب ندارد شده رسوا، بخدا؛
خون این شاعر عاشق به گریبان تو است
- ۱.۹k
- ۲۵ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط