در هیاهوی سبزگونه ی یک دشت وسیع و جادویی باید نشست و تا انتهای ...


‌‌در هیاهوی سبزگونه ی یک دشت وسیع و جادویی باید نشست و تا انتهای هر چه هست با دقت باید دید و هیچ‌نگفت ... هزار دره ؛ هزار خاطره ؛ صدای پای اسب های تاخت کرده ؛ صدای های و هوی مردان ترکمن ؛ صدای نابِ دوتار ترکمن ؛ صدای جنب و جوش کودکان در نوروز و هزاران هزار خاطره ی رنگارنگ به زیبایی لباس زنانِ ترکمن
باید رفت و باید دید ... ‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۸)

نیکی به پدر و مادر؛داستانی است که تو آن را می نویسی و فرزندا...

یادش بخیر همیشه رادیوی مادربزرگم روشن بود و یه سینی چای و چ...

.قدیما بچه ها اینطوری کنار هم میخوابیدن و با داد والدین به خ...

او رفت و با خود برد شهرم را تهران پس از او توده‌ای خالی‌ست ....

رمان: زخم عشقِ توپـارت اول🙇🏻‍♀️💓︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط