love is a killer

love is a killer
p.⁴¹

- چشمانم روشن دوتایی نشستین از این فیلما میبینین
+ عه عشقم تو اینجا چیکار میکنی( لبخند زایع )
- اومدم واسه شام صدا تون کنم اومدم دیدم مشغولین
÷ تهیونگ تو برو ما میایم ( لبخند ملیح )
- اوکی ( رفت )
÷ بریم ؟
+ اوهوم بریم
• فلش بک به فردا ساعت ۶ عصر •
÷ بچه ها حوصلمون سر رفته بریم بیرون
+ من پایم
- نه
+ ÷ چراااااا
- چون آخرین باری که رفتیم بیرون بد دردسر شد
+ خواهش قول میدم از پیشت جم نخورم
÷ مگه چی شد
- هیچی
÷ تهیونگ اذیت نکن بریم دیگه
- به یه شرط
+÷ چی
- از پیش ما جم نمیخورین
÷ یسسس
÷ خب بریم جناب گربه کجان؟
+ گربه؟
- یونگی رو میگه .... تو اتاق خوابه
÷ من برم گربه خان رو بیدار کنم
= فایتینگ 😂( خندید ) ( فایتینگ به کره ای یعنی موفق باشی گقتم شاید ندونید)
+ ( این کلا هنگیده )
+ خب من برم آماده شم
- اوکی
ویو ات
( رفتم طبقه بالا صدای یورا میومد که سعی داشت یونگی رو بیدار کنه منم یه ریز خنده ای کردم و رفتم سمت اتاقم رفتم یه حموم ۱۰ مینی کردم و اومدم بیرون موهام رو سشوار کشیدم و رفتم سراغ کمد بهار بود ولی هوا گرم بود برا همین یه لباس ساده کرمی برداشتم ن پوشیدم موهام رو حالت دادم و باز گذاشتم یه میکاپ لایت کردم یه عطر ملایم زدم و رفتم پایین همه آماده بودن نشسته بودن بجز یورا و یونگی از تهیونگ پرسیدم گفت یورا تو اتاقشه یونگیم گفته نمیاد میخواد بخوابه من رفتم سمت اتاق یورا در زدم گفت بیا داخل رفتم تو داشت میکاث میکرد خیلی خوشگل شده بود بعد چند دقیقه حرف زدن و تموم شدن میکاپ یورا رفتیم پایین و سوار ماشین شدیم و حرکت کردم تهیونگ به راننده گفت بره و خودش رانندگی کرد )
- خب کجا میخواین برین
÷ خرید
+ خرید
= نمیدونم
- پس بریم پاساژ
+÷ ارههههههههههههههه
- اوکی
ویو ات
( بعد ۲۰ مین رسیدیم دم در یه پاساژ بزرگ رفتیم تو هرکی ما رو میدید ۱۸۰ درجه خم میشد و بقیه هم خیلی راحت راه میرفتن یکی آروم زدم به شونه سوهو )
+ اینا چرا اینجوری میکنن
= آین پاساژ مال تهیونگه
+ شتتت جدیی
= اره جدیی مثل اینکه هنوز چیز زیادی از تهیونگ نمیدونی
+ نه هیچی ازش نمیدونم



اسلاید دومی استایل ات



شرمنده اگه کم میزارم الان اصلا وقت نمیکنم
کلی امتحان ریخته رو سرم😪
دیروز داشتم می‌نوشتم که بزارم وسط نوشتن خوابم برد
دیدگاه ها (۱)

love is a killer p.⁴²• یک ساعت بعد • ÷ اتتتتتت بدودبیا اینجا...

love is a killer p.⁴³ ویو تهیونگ ( تا تلفن رو قط کرد از اتاق...

love is a killer p.⁴⁰ویو ات ( از حموم اومدم بیرون دیدم تهیون...

love is a killer p.³⁹~ میگم چی شده ات اومده ( رفت ات رو بغل ...

دوپارتی تهیونگ part1موقعیت:روز تولد ات تهیونگ:ات لباساتو بپو...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۸

جیمین فیک زندگی پارت ۶۳#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط