part⁴
part⁴
Daddy fucker vahshim🥑
+چرا؟
&هروقت دلم بخواد میرم
+اخه میترسم کوک بفهمه بعد منو تنبیه کنه
&باشه میرم ولی بعدن باهات کار دارم
+اویییی باشه
&فعلا شب بخیر بیب گرل
+شب بخیر
&خب حداقل بگو شب بخیر ددی
+ددی؟*تعجب*
&اره
+میخای کوک منو تنبیه کنه؟
&وای باشه بابا من میرم غذاتو بخر نمیری
+باش برو
*چند مین گذشت ا/ت غذاشو خورد و ظرف هارو برد گزاشتم داخل اشپزخونه و داشت میرفت از پله ها بالا که یهو ا/ت همونجا افتاد سره پله ها و کوک میخاست بره به ا/ت سر بزنه دید که ا/ت افتاده سره پله ها و کوک رفت ا/ت رو بغل کرد گزاشت سره تختش*
ویو کوک
وایی چقد کیوت خوابیده میخوام طمع لباشو تست کنم... وای کوک چی داری میگی نکنه عاشق شدی؟
نه خدا نکنه عاشق شدن چیه من مافیای بزرگ کره ام عاشق شدن چیه.... عه راستی باید به هیونگ زنک میرم واسه بار..
*صحبت تلفنی هیونگ و کوک*
علامت هیونگ×
-الو...
×سلام ارباب بفرمایید
-بار فردا میرسه؟
×بله فردا ساعت 10 شب میرسه باید بیاین به کشتی
-باشه میام
×باشه پس ما منتظرتونیم ارباب
-فعلا خدافظ
×خدافظ ارباب
*پایان صحبت تلفنی کوک و هیونگ*
*صبح شد و ساعت 9 نیم بود ا/ت از خواب پاشد و دید داخل اتاق کوک بوده و دیشب رو تخت کوک خوابیده*
+عه من اینجا چیکار میکنم؟
-عه بیدار شدی صبح بخیر
+صبح بخیر ارباب.. من داخل اتاق شما خوابیدم
-اره
+شما کجا خوابیدید؟
-داخل اتاق تو
+خب چرا من اینجا خوابیدم؟
-دیشب سره پله ها خوابت برد منم بردمت اتاق خودم
+اها خیلی ممنون ارباب من برم سره کارم
-باشه اول یه دوش بگیرم بعد برو
+چشم
ویو ا/ت
واقعا نمیدونم دیشب چم شد ولی خداروشکر که دیشب سره پله ها افتادم یعنی ارباب منو بغل کرده بود؟...یعنی ارباب هم منو دوست داره؟.. عایییی دختر این چه فکریه میکنی بیرو سره کارت ایشش اون بزرگ ترین مافیای کره ست چطور میتونه عاشق من بشه اخهههه...
*بعد چند مین ا/ت دوش گرفت و حاضر شد رفت داخل اشپزخونه که صبحانه درست کنه*
&هوم چه بوی خوبی میاد بویه چیه؟... بزار برم اشپزخونه
+عه ته نویی صبح بخیر
&صبح بخیر این بوی خوب چیه؟
+این بوی پن کیک و کیک بلوبری عه
&اها حتما خوشمزه بنظر میاد..کی حاضر میشه
+پنج دقیقه بعد حاضره
&اها پس من برم کوک رو صدا کنم
+باشه برو... اجوما میز صبحانه رو میچینی
∆بله.. حتما
+اوم به به چه بوی خوبی دارن امید وارم ارباب خوشش اومده باشه... عه اینا ارباب اومد... سلام ارباب
-سلام.. این بوی خوب چیه؟
&پن کیک با کیک بلوبری
-بنظرم خوشمزست
&بریم بخوریم
-خب برو بشین سره میز من برم الان میام
&باشه
+عه ارباب کجا رفت؟
&رفت بالا الان میاد
+اها باشه
&عه اینا اومد
+بفرمایید اینجا بشینید
-ممنون تو میتونی بری
+چشم ارباب
&کوک نظرت چیه برای ا/ت خرید کنی؟
-نظر خوبیه ولی امروز نه فردا
edamash part5🗿
Daddy fucker vahshim🥑
+چرا؟
&هروقت دلم بخواد میرم
+اخه میترسم کوک بفهمه بعد منو تنبیه کنه
&باشه میرم ولی بعدن باهات کار دارم
+اویییی باشه
&فعلا شب بخیر بیب گرل
+شب بخیر
&خب حداقل بگو شب بخیر ددی
+ددی؟*تعجب*
&اره
+میخای کوک منو تنبیه کنه؟
&وای باشه بابا من میرم غذاتو بخر نمیری
+باش برو
*چند مین گذشت ا/ت غذاشو خورد و ظرف هارو برد گزاشتم داخل اشپزخونه و داشت میرفت از پله ها بالا که یهو ا/ت همونجا افتاد سره پله ها و کوک میخاست بره به ا/ت سر بزنه دید که ا/ت افتاده سره پله ها و کوک رفت ا/ت رو بغل کرد گزاشت سره تختش*
ویو کوک
وایی چقد کیوت خوابیده میخوام طمع لباشو تست کنم... وای کوک چی داری میگی نکنه عاشق شدی؟
نه خدا نکنه عاشق شدن چیه من مافیای بزرگ کره ام عاشق شدن چیه.... عه راستی باید به هیونگ زنک میرم واسه بار..
*صحبت تلفنی هیونگ و کوک*
علامت هیونگ×
-الو...
×سلام ارباب بفرمایید
-بار فردا میرسه؟
×بله فردا ساعت 10 شب میرسه باید بیاین به کشتی
-باشه میام
×باشه پس ما منتظرتونیم ارباب
-فعلا خدافظ
×خدافظ ارباب
*پایان صحبت تلفنی کوک و هیونگ*
*صبح شد و ساعت 9 نیم بود ا/ت از خواب پاشد و دید داخل اتاق کوک بوده و دیشب رو تخت کوک خوابیده*
+عه من اینجا چیکار میکنم؟
-عه بیدار شدی صبح بخیر
+صبح بخیر ارباب.. من داخل اتاق شما خوابیدم
-اره
+شما کجا خوابیدید؟
-داخل اتاق تو
+خب چرا من اینجا خوابیدم؟
-دیشب سره پله ها خوابت برد منم بردمت اتاق خودم
+اها خیلی ممنون ارباب من برم سره کارم
-باشه اول یه دوش بگیرم بعد برو
+چشم
ویو ا/ت
واقعا نمیدونم دیشب چم شد ولی خداروشکر که دیشب سره پله ها افتادم یعنی ارباب منو بغل کرده بود؟...یعنی ارباب هم منو دوست داره؟.. عایییی دختر این چه فکریه میکنی بیرو سره کارت ایشش اون بزرگ ترین مافیای کره ست چطور میتونه عاشق من بشه اخهههه...
*بعد چند مین ا/ت دوش گرفت و حاضر شد رفت داخل اشپزخونه که صبحانه درست کنه*
&هوم چه بوی خوبی میاد بویه چیه؟... بزار برم اشپزخونه
+عه ته نویی صبح بخیر
&صبح بخیر این بوی خوب چیه؟
+این بوی پن کیک و کیک بلوبری عه
&اها حتما خوشمزه بنظر میاد..کی حاضر میشه
+پنج دقیقه بعد حاضره
&اها پس من برم کوک رو صدا کنم
+باشه برو... اجوما میز صبحانه رو میچینی
∆بله.. حتما
+اوم به به چه بوی خوبی دارن امید وارم ارباب خوشش اومده باشه... عه اینا ارباب اومد... سلام ارباب
-سلام.. این بوی خوب چیه؟
&پن کیک با کیک بلوبری
-بنظرم خوشمزست
&بریم بخوریم
-خب برو بشین سره میز من برم الان میام
&باشه
+عه ارباب کجا رفت؟
&رفت بالا الان میاد
+اها باشه
&عه اینا اومد
+بفرمایید اینجا بشینید
-ممنون تو میتونی بری
+چشم ارباب
&کوک نظرت چیه برای ا/ت خرید کنی؟
-نظر خوبیه ولی امروز نه فردا
edamash part5🗿
۱۳.۱k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.