بد بوی مدرسه پارت ۶
#بد_بوی_مدرسه
#part_6
ا/ت:چی کامل نیست؟؟؟؟؟
سولی رفت و با یه رژ قرمز برگشت
سولی:این رژ رو بزن و بریم
ا/ت:تو ک میدونی از این جلف بازیا خوشم نمیاد این لباس هم ب زور تو پوشیدم چون میخواستی ست باشیم وگرنه من همیشه اسپرت رو ب بقیه تیپ ها ترجیح میدم....
سولی:اگه اینو نزنی نمیاممممممم
ا/ت:یااا بچه نشو دیگه
سولی:ا/تتتتتت لطفاااااااا
ا/ت:باشه
رژ رو از دست سولی گرفتم و به لبام زدم
وای چ دافی شدم......
سولی:وایییی ا/تتت خیلی جیگر شدیییی مطمئنم جئون نمیتونه ازت چش برداره
ا/ت:تو هم خیلی خوب شدیااا بیا بغلم
همو بغل کردیم و رفتیم سمت پارتی..
رسیدیم به یه ویلای بزرگ مث اینکه پارتی تو ویلا بود...
از تاکسی پیاده شدیم همین ک من و سولی وارد شدیم نگاها برگشت ب سمتمون
€:اینا سولی و ا/ت نیستن؟
¥:چرا خودشونن چقد داف شدن..
@:خیلی جذاب شدنننن
¢:ب نظرتون واکنش بد بوی هامون چیه؟
تهیونگ:جونگکوک اونارو سولی و ا/ت نیستن؟؟
جونگکوک چرخید ب سمتی ک تهیونگ اشاره کرد و شرابی ک دستش بود و داشت میخورد پرید تو گلوش
کوک:چرا خودشونن
"ذهن کوک:جونگکوک خودتو کنترل کن"
"ا/ت"
با سولی رفتیم سمت یه میز و دوتایی دورش وایستادیم
خدمتکار اومد سمتمون و دوتا شیشه شراب با چهارتا جام گذاشت رو میزمون و رفت
داشتم اطرافو دید میزدم تا کوک رو پیدا کنم
سولی:دنبال کسی میگردی؟!
ا/ت:ن دارم فضا و میبینم..
سولی:آره منم ک گوشام درازه..
ا/ت:عایییش خفههههه
بطری شرابو باز کرد و یکم ریختم تو لیوان ک متوجه نگاه خیره ینفر رو خودم شدم....
بله درسته اون ینفر جونگکوک بود..
داشت با نگاهش قورتم میداد.......
لیوانو سر کشیدم
همون موقع تهیونگ و جونگکوک اومدن سمتمون
"کوک"
با تهیونگ داشتیم شراب میخوردیم و صحبت میکردیم
ک تهیونگ ب سمتی اشاره کرد و گفت اونا سولی و ا/ت نیستن!؟
برگشتم سمتی ک تهیونگ اشاره کرد درسته خودشون بودن هول شدم شراب پرید تو گلوم...
ا/ت خیلی هات شده بود
ترقوه هاش و پاهای سفیدش داشت تحریکم میکرد
ولی اون هنوز متوجه من نشده بود و داشت اطرافو دید میزد
یعنی دنبال کیه؟؟
چشمش افتاد ب من و لیوان شرابو یه سره خورد
با تهیونگ رفتیم سمتشون ک خوش آمد بگیم ک .....
تا شرط کامل نشه نمیام
۱۸لایک
۲۰کامنت
۸۸فالو
تا اون موقعه خدافظ
#part_6
ا/ت:چی کامل نیست؟؟؟؟؟
سولی رفت و با یه رژ قرمز برگشت
سولی:این رژ رو بزن و بریم
ا/ت:تو ک میدونی از این جلف بازیا خوشم نمیاد این لباس هم ب زور تو پوشیدم چون میخواستی ست باشیم وگرنه من همیشه اسپرت رو ب بقیه تیپ ها ترجیح میدم....
سولی:اگه اینو نزنی نمیاممممممم
ا/ت:یااا بچه نشو دیگه
سولی:ا/تتتتتت لطفاااااااا
ا/ت:باشه
رژ رو از دست سولی گرفتم و به لبام زدم
وای چ دافی شدم......
سولی:وایییی ا/تتت خیلی جیگر شدیییی مطمئنم جئون نمیتونه ازت چش برداره
ا/ت:تو هم خیلی خوب شدیااا بیا بغلم
همو بغل کردیم و رفتیم سمت پارتی..
رسیدیم به یه ویلای بزرگ مث اینکه پارتی تو ویلا بود...
از تاکسی پیاده شدیم همین ک من و سولی وارد شدیم نگاها برگشت ب سمتمون
€:اینا سولی و ا/ت نیستن؟
¥:چرا خودشونن چقد داف شدن..
@:خیلی جذاب شدنننن
¢:ب نظرتون واکنش بد بوی هامون چیه؟
تهیونگ:جونگکوک اونارو سولی و ا/ت نیستن؟؟
جونگکوک چرخید ب سمتی ک تهیونگ اشاره کرد و شرابی ک دستش بود و داشت میخورد پرید تو گلوش
کوک:چرا خودشونن
"ذهن کوک:جونگکوک خودتو کنترل کن"
"ا/ت"
با سولی رفتیم سمت یه میز و دوتایی دورش وایستادیم
خدمتکار اومد سمتمون و دوتا شیشه شراب با چهارتا جام گذاشت رو میزمون و رفت
داشتم اطرافو دید میزدم تا کوک رو پیدا کنم
سولی:دنبال کسی میگردی؟!
ا/ت:ن دارم فضا و میبینم..
سولی:آره منم ک گوشام درازه..
ا/ت:عایییش خفههههه
بطری شرابو باز کرد و یکم ریختم تو لیوان ک متوجه نگاه خیره ینفر رو خودم شدم....
بله درسته اون ینفر جونگکوک بود..
داشت با نگاهش قورتم میداد.......
لیوانو سر کشیدم
همون موقع تهیونگ و جونگکوک اومدن سمتمون
"کوک"
با تهیونگ داشتیم شراب میخوردیم و صحبت میکردیم
ک تهیونگ ب سمتی اشاره کرد و گفت اونا سولی و ا/ت نیستن!؟
برگشتم سمتی ک تهیونگ اشاره کرد درسته خودشون بودن هول شدم شراب پرید تو گلوم...
ا/ت خیلی هات شده بود
ترقوه هاش و پاهای سفیدش داشت تحریکم میکرد
ولی اون هنوز متوجه من نشده بود و داشت اطرافو دید میزد
یعنی دنبال کیه؟؟
چشمش افتاد ب من و لیوان شرابو یه سره خورد
با تهیونگ رفتیم سمتشون ک خوش آمد بگیم ک .....
تا شرط کامل نشه نمیام
۱۸لایک
۲۰کامنت
۸۸فالو
تا اون موقعه خدافظ
۱۲.۶k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.