ساوه شهره به انارست و بم به رطبش

ساوه شُهره به اَنارَست وَ بَم ، به رُطبش !
یار ِما نیز به شیرینی ِمرموز ِلبش ...
دیدگاه ها (۱۷)

"الهی"بـوی ِناب"بهشـت"میدهد همـۀ "نامهای"قشـنگ ِ"تــو"میگذار...

خودت را که به خدا سپردیدیگر نگران هیچ طوفانی نباش!کشتی نوح ر...

ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭﺍﻧﻢ ﺑﯽ ﭼﺘﺮ …ﺗﻦ ﺑﺎ ﺑﯿﻨﯽ ﺳﺮﺧﻢ ﻟﻮ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﻣﺮﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﯾﺪﻩ ﺍﻡ...

.در بازی زندگی,یاد می گیری, اعتماد به حرفهای قشنگ بدون پشتوا...

روزگاری سر کویی نشستم نشستمبه امید شب دیدار یار یار یارچه گذ...

چون دادگستری وقوع قضاییه همراه با مجرمان علیه ما ازقبل

دمی اورسی نمایان هستییار جان مگر گل دختر خراسان هستییار جان ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط