نشسته بودم رو مبل داشتم بادوستم چت میکردم بعد من خن

نشسته بودم رو مبل داشتم بادوستم چت میکردم ......بعد من خندیدم (چون دوستم ی جک گفت)کای گفت چیکار میکنی ؟
من گفتم دارم بااین پسر باحال چت میکنم .....(خخخخ الکی گفتما)
وقتی این رو گفتم چشمامش گرد شد و گفت گوشیت رو بده ..........گفتم نه
اومد ازم بگیرتش فرار کردم تو اتاق .....
اومد تو اتاق و در رو بست و گفت گوشیت رو بده ....گفتم نه
بعد پیراهنش رو بیرون اورد گفت بده گفتم نه
اومد زیپ شلوارش رو باز کنه گفتم بفررررماااااا
بعد بهش گفتم الکی گفتم اومد منو 3 بار بوسید و گفت
خیلی دوستت دارم ....

خخخخ بعد رفتیمممممممم غذا خوردیمممممم ......^_____^



تموم ...خخخخ
دیدگاه ها (۶۱)

ماجرای من و کای ......👆 👆 👆 👆 👆 👆 👆 👆 👆 👆 👆 👆

ساخت خودم....بگید .....من سهون امضاء خخخخخخ خوبه ......بگیدد...

#فکت

هیچ وقت عاشق نشو وابسته نشو دل نبند چرا؟چون مثل من میشی حالا...

Sunflower part : 3

Sunflower part : 2

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط