اتاق
(اتاق)
_ عامم نمیدونم چطور میخوام بگم اما خوب قبل از اومدن منو پدرم توی زندگی خانم کیم به یورا تجاوز شده و خوب ضربه های زیادی بهش وارد شده و حتی به دروغ هم نمیتونه بخنده
~ با تو میتونه جین
_ یعنی چی؟
~ اون میتونه کنار تو خوشحال باشه همه آدما میتونن کنار کسی که عاشقشن درخشان ترین لبخند رو داشته باشن
_ امیدوارم بتونم
~ حتما میتونی خوب بریم یورا شک میکنه
_ بریم
(اون روز خیلی منطقی میگذره باهم خوش میگذرونن تا ساعت 10 که یورا و جین میخواستن برن خونه)
+ خب بابا فعلا خدافس
~ خدافس امیدوارم خوب باهم زندگی کنید مواظب خودتون باشید
_+ چشم خدافس
یورا: سوار ماشین شدیم برای بابا دست تکون دادم و راه افتادیم سمت خونه وقتی رسیدیم خونه مامانم خیلی عصبی بود که چرا شب خونه نیومدیم
× یه دلیل برای شب خونه نیومدنت بگو
+ .....
× دارم با تو حرف میزنم(داد)
_ سرش داد نزن(یکم بلند)
÷ صداتو برای مادرت بلند نکن جین(داد)
_ به تو ربطی نداره(داد)
× جین اون داره بیشتر از حدش زیاده روی میکنه
_ میخوام یه چیز برات توضیح بدم
× میشنوم
_ قبل از اومدن منو پدرم توی زندگی شما به یورا تجاوز شده ضربه های زیادی بهش وارد شده و حتی به دروغ هم نمیتونه بخنده دقت نکردی یورا خیلی وقته نخندیده؟(بلند)
× مهمه؟
_ واقعا؟ تو مادری؟(داد زیادی بلند )
÷ ( میزنه تو صورت جین) گفتم صداتو برای مادرت بلند نکن
+ اگه یه بار دیگه دستت به جین بخوره خودم میکشمت
÷ چه عجب خانم زبون باز کردن
+ من خیلی بیشتر از چیزی که میدونی زبون دارم پس اگر یک بار دیگه دستت حتی نزدیک صورت جین بیاد خودم خفت میکنم
_ عامم نمیدونم چطور میخوام بگم اما خوب قبل از اومدن منو پدرم توی زندگی خانم کیم به یورا تجاوز شده و خوب ضربه های زیادی بهش وارد شده و حتی به دروغ هم نمیتونه بخنده
~ با تو میتونه جین
_ یعنی چی؟
~ اون میتونه کنار تو خوشحال باشه همه آدما میتونن کنار کسی که عاشقشن درخشان ترین لبخند رو داشته باشن
_ امیدوارم بتونم
~ حتما میتونی خوب بریم یورا شک میکنه
_ بریم
(اون روز خیلی منطقی میگذره باهم خوش میگذرونن تا ساعت 10 که یورا و جین میخواستن برن خونه)
+ خب بابا فعلا خدافس
~ خدافس امیدوارم خوب باهم زندگی کنید مواظب خودتون باشید
_+ چشم خدافس
یورا: سوار ماشین شدیم برای بابا دست تکون دادم و راه افتادیم سمت خونه وقتی رسیدیم خونه مامانم خیلی عصبی بود که چرا شب خونه نیومدیم
× یه دلیل برای شب خونه نیومدنت بگو
+ .....
× دارم با تو حرف میزنم(داد)
_ سرش داد نزن(یکم بلند)
÷ صداتو برای مادرت بلند نکن جین(داد)
_ به تو ربطی نداره(داد)
× جین اون داره بیشتر از حدش زیاده روی میکنه
_ میخوام یه چیز برات توضیح بدم
× میشنوم
_ قبل از اومدن منو پدرم توی زندگی شما به یورا تجاوز شده ضربه های زیادی بهش وارد شده و حتی به دروغ هم نمیتونه بخنده دقت نکردی یورا خیلی وقته نخندیده؟(بلند)
× مهمه؟
_ واقعا؟ تو مادری؟(داد زیادی بلند )
÷ ( میزنه تو صورت جین) گفتم صداتو برای مادرت بلند نکن
+ اگه یه بار دیگه دستت به جین بخوره خودم میکشمت
÷ چه عجب خانم زبون باز کردن
+ من خیلی بیشتر از چیزی که میدونی زبون دارم پس اگر یک بار دیگه دستت حتی نزدیک صورت جین بیاد خودم خفت میکنم
- ۳.۷k
- ۱۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط