مست خون ( پارت ۱۶ )
کوک: نگاتم نمیتونم بکنم؟
سوهی: نگام میکنی چی بشه میخوای ببینی کجارو گاز نگرفتی بزار خودم بگم بازوم و شونم مونده
کوک: خیلی مچکرم از راهنماییت ولی من دارم به کیوت بودنت موقع خوردن نگا میکنم
سوهی: چیی من کیوت نیستم
کوک: اصلا * خنده * (منظور برعکسه)
سوهی: بزار غذام لذت ببرم
سرم پایین بود و یه لخطه بالا رو نگاه میکنم که به خندش خیره میشم
کوک: لذت ببر کاریت ندارم * لبخند *
غذامو تموم میکنم ظرفارو برمیدارم
سوهی: آشپزخونه کجاس؟
کوک: خودم میبرم
سوهی: میخوام دستمم بشورم
کوک: خیل خب بیا
باهم میریم آشپزخونه، وقتی حواسش نبود چاقو برمیدارم قایم میکنم تو لباسم
سوهی: عممم میشه بگی دسشویی کجاس
کوک: تو اتاق من هس ته این راه رو هم هس
سوهی: مرسی
میرم داخل دستشویی و بعد یکم فکر کردن تصمیم خودمو میگیرم و رگ دستمو میبرم و سیاهی
«ویو مینهی»
مینهی: کراش زدم ولی ازون عشقای دو طرفه و اینا نه
ته: میتونم بپرسم کی؟
مینهی: الان من بخوام نام ببرم تا صب طول میکشه *خنده*
ته: یعنی زیادن*حسودی*
مینهی: اوهوم، چطور؟
ته: هیچی همینطوری پرسیدم
مینهی: تو چی؟
ته: من عاشق یکی شدم اول فکرمیکردم حوسه یا یچیزی تو این مایه ها ولی فهمیدم خیلی دوسش دارم اون ازم متنفره
مینهی: آخی.... اونم خوناشامه دیگه؟
ته: نه
حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#خوناشام
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#جونگکوک
#تهیونگ
#جی_کی
#وی
#فیک_جونگکوک
#فیک_تهیونگ
#فیک_تهکوک
#bts
#BTS
#V
#Teahyung
#Jungkook
#JK
سوهی: نگام میکنی چی بشه میخوای ببینی کجارو گاز نگرفتی بزار خودم بگم بازوم و شونم مونده
کوک: خیلی مچکرم از راهنماییت ولی من دارم به کیوت بودنت موقع خوردن نگا میکنم
سوهی: چیی من کیوت نیستم
کوک: اصلا * خنده * (منظور برعکسه)
سوهی: بزار غذام لذت ببرم
سرم پایین بود و یه لخطه بالا رو نگاه میکنم که به خندش خیره میشم
کوک: لذت ببر کاریت ندارم * لبخند *
غذامو تموم میکنم ظرفارو برمیدارم
سوهی: آشپزخونه کجاس؟
کوک: خودم میبرم
سوهی: میخوام دستمم بشورم
کوک: خیل خب بیا
باهم میریم آشپزخونه، وقتی حواسش نبود چاقو برمیدارم قایم میکنم تو لباسم
سوهی: عممم میشه بگی دسشویی کجاس
کوک: تو اتاق من هس ته این راه رو هم هس
سوهی: مرسی
میرم داخل دستشویی و بعد یکم فکر کردن تصمیم خودمو میگیرم و رگ دستمو میبرم و سیاهی
«ویو مینهی»
مینهی: کراش زدم ولی ازون عشقای دو طرفه و اینا نه
ته: میتونم بپرسم کی؟
مینهی: الان من بخوام نام ببرم تا صب طول میکشه *خنده*
ته: یعنی زیادن*حسودی*
مینهی: اوهوم، چطور؟
ته: هیچی همینطوری پرسیدم
مینهی: تو چی؟
ته: من عاشق یکی شدم اول فکرمیکردم حوسه یا یچیزی تو این مایه ها ولی فهمیدم خیلی دوسش دارم اون ازم متنفره
مینهی: آخی.... اونم خوناشامه دیگه؟
ته: نه
حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#خوناشام
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#جونگکوک
#تهیونگ
#جی_کی
#وی
#فیک_جونگکوک
#فیک_تهیونگ
#فیک_تهکوک
#bts
#BTS
#V
#Teahyung
#Jungkook
#JK
- ۷.۳k
- ۱۲ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط