سلام لطفا اگر دوست ندارین نخونین

سلام لطفا اگر دوست ندارین نخونین
و گزارش هم نکنین
فیک پسر عموی سادیسمی من. P7
گه یهو ات بیهوش شد تعیونگ ات رو براید بلند کرد و بردش توی ماشین و شروع کرد به رانندگی تو راه به این فکر می‌کرد ات چقدر خوشگله که رسیدن و ات رو دوباره براید بلند کرد و بردش توی عمارت خودش و گذاشتش روی تخت و رفت سمت کمد تا لباساشو عوض کنه وقتی عوض کرد دلش نمی خواست به ات دست بزنه ولی مجبور بود رفت یه تیشرت بلند برای ات برداشت و لباش های ات رو در آورد و همون تیشرت رو تن ات کرد و کنارش خوابید
ویو صبح ات
از خواب بیدار شدم ولی چقدر خستم وایسا ببینم اینجا که اتاق خودم نیست وای یاد دیشب اوفتادم وایسا لباسامو کی عموی کرد
+ااااااااااا(مثلاجیغ)
_یا حمله کردن حمله چی شده (بچم گیجه)
+کی لباس منو عوض کرده(باداد)
_عمم معلومه من مگه بجز پا کسی دیگه ای هم هست
تو غلط کردی (خودت غلط کردی دختره ی خر)
_یک بار دیگه بگو تا نشونت بدم چیکار می کنم (با نگاه ترسناک)
+(ایشون لال شدن )

ادامه دارد
ببخشید کم بود قول میدم فردا جبران کنم بجای یکی ۳ تا میزارم
حمایت فراموش نشه