در امتداد خزان روزها زمستانی

در امتداد خزان ، روزها زمستانی

و در غیاب شما ، آفتاب زندانی

جسارت است ولی یک سوال می پرسم

چقدر در پس پرده حضور پنهانی ؟

ببین برای شما جمعه ندبه می خوانند

نوادگان زمین خسته از پریشانی

چه وقت می رسد آقا نگاهتان باشد

برای شب زدگان آیت غزل خوانی ؟

چرا نمی رسی ای منتقم ببین امروز

به نیزه ها شده قرآن به دست شیطانی

دوباره پنجره ها ، زل زدند به غربت شهر

در انتظار شما ای طلوع پایانی

#انتظارفرج

#علی_سلیمانی
دیدگاه ها (۵)

بهار کوچکی ام در دل خزان، اماخدا هوای دل ساده ی مرا دارد#معص...

من میروم ز کوی تو دل نمی رود این زورق شکسته ز ساحل نمی رود...

چون من گدای بی نشان مشکل بود یاری چنانسلطان کجا عیش نهانبا ...

احمد عزیزی شاعر و مداح اهل بیت (علیهم السلام) بعد از نه سال ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط