دستانی ک ب هم نرسید

دستانی کِ بِ هم نرسید..
لبخندی کِ روی لب خشکید، اشکی درانتظارت حلقه زد در چشمانِ چشم بِ راهِ،راهی بی برگشت..
یادی کِ نرفت، از یاد..
جایی کِ پر نشدُ
قلبی که مچاله شد..
روزها کِ گذشت..
ثانیه ها سپری شد..
دلی کِ گرفتُ بارانی شد،..
خیالی کِ بیخیال عالم کرد..
خوابی کِ آشفته شد..
"دردی کِ در کلمات نگنجید‌..
فریاد گوش خراش واژها کِ شنیده نشد..
و منی کِ ادم سابق نشد..
[خزعبل نویس🌱]




'با همیشع موندن وقتی که هیچی موندنی نیست.🚶
دیدگاه ها (۱۵۲)

+همینجا جملرُ تموم کنم؟ _یعنی میخای نقطه بزاری؟+اره دیگ_ ادا...

قرار ندارد،بی قراریهایم، در این قرارِ فراموشی ها،بااین بی قر...

من غرقم..شایدم غرق نه! گمم شاید این بهتر باشه،بیس چاری دارم ...

گاهی وقتا دلم میخاد مغزمو از جمجه دربیارم بزنمش زمین اونقدی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط