دستانی کِ بِ هم نرسید..
دستانی کِ بِ هم نرسید..
لبخندی کِ روی لب خشکید، اشکی درانتظارت حلقه زد در چشمانِ چشم بِ راهِ،راهی بی برگشت..
یادی کِ نرفت، از یاد..
جایی کِ پر نشدُ
قلبی که مچاله شد..
روزها کِ گذشت..
ثانیه ها سپری شد..
دلی کِ گرفتُ بارانی شد،..
خیالی کِ بیخیال عالم کرد..
خوابی کِ آشفته شد..
"دردی کِ در کلمات نگنجید..
فریاد گوش خراش واژها کِ شنیده نشد..
و منی کِ ادم سابق نشد..
[خزعبل نویس🌱]
'با همیشع موندن وقتی که هیچی موندنی نیست.🚶
لبخندی کِ روی لب خشکید، اشکی درانتظارت حلقه زد در چشمانِ چشم بِ راهِ،راهی بی برگشت..
یادی کِ نرفت، از یاد..
جایی کِ پر نشدُ
قلبی که مچاله شد..
روزها کِ گذشت..
ثانیه ها سپری شد..
دلی کِ گرفتُ بارانی شد،..
خیالی کِ بیخیال عالم کرد..
خوابی کِ آشفته شد..
"دردی کِ در کلمات نگنجید..
فریاد گوش خراش واژها کِ شنیده نشد..
و منی کِ ادم سابق نشد..
[خزعبل نویس🌱]
'با همیشع موندن وقتی که هیچی موندنی نیست.🚶
۷.۹k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰