تو دل دادی به شوق عشق و من جان پریشانم
...
تو دل دادی به شوق عشق و من جان پریشانم
چو صیدی منتظر بر خنجر از جورت نمیدانم
توآنبیدی برپاکیایمان لرزهبر اندام خود داری
ولی منکافرم بر ابروان چونکمان یار میدانم
خیالتبازبامی گرممیگردد ودلشاد وخرامانی
محالاندیشهناکاممنکزشوق تو بدکرده ویرانم
بهچشمتنیست جزخیریکهازماخود طلبداری
ومنچونموجمیجوشمبهنیشت،نوش میدانم
دلتراخانهنامحرمانکردیکهازاین درد بگریزی
ولیمن پیش ازاین درهجر تو افتان و خیزانم
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
تو دل دادی به شوق عشق و من جان پریشانم
چو صیدی منتظر بر خنجر از جورت نمیدانم
توآنبیدی برپاکیایمان لرزهبر اندام خود داری
ولی منکافرم بر ابروان چونکمان یار میدانم
خیالتبازبامی گرممیگردد ودلشاد وخرامانی
محالاندیشهناکاممنکزشوق تو بدکرده ویرانم
بهچشمتنیست جزخیریکهازماخود طلبداری
ومنچونموجمیجوشمبهنیشت،نوش میدانم
دلتراخانهنامحرمانکردیکهازاین درد بگریزی
ولیمن پیش ازاین درهجر تو افتان و خیزانم
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
- ۵۲۹
- ۰۶ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط